دادخواست احضاریه طلاق
خرداد ۲۶, ۱۴۰۳انواع دلایل شکایت از مستاجر
خرداد ۲۶, ۱۴۰۳
زمانی که پدر یا جد پدری صلاحیت سرپرستی و حتی ولایت قهری را نداشته باشند. دادگاه میتواند مسئولیت ولایت قهری از پدر را بگیرد و مراقبت و ولایت محجور را به یکی از درخواست کنندگان سرپرستی بدهد. در این صورت علاوه بر حضانت فرزند ، ولایت پدر نیز به سرپرست میرسد و اداره کلیه امور چنین فرزندی بر عهده سرپرست است. هنگامی که ثابت شود که ولی شخص، مصلحت محجور را در نظر نمیگیرد و در جهت منافع وی حرکت نمیکند حق ولایت پدر ساقط میشود.
ولی قهری
سمت ولایت تنها در مورد کودکان موضوعیت ندارد و ممکن است افراد دیگری نیز حتی بعد از کودکی مشمول ولایت پدر و جد پدری باشند. مهمترین وظیفه ولی قهری نمایندگی کسی است که ولایت او را برعهده دارد. به این ولایت از این جهت قهری یا اجباری یا قانونی گفته میشود که به حکم قانون آنها مکلف هستند امور کسی که بر او ولایت دارند را اداره کنند و نیازی به حکم دادگاه یا موافقت پدر یا جد پدری نیست. یعنی آنها نمیتوانند از بار این مسئولیت شانه خالی کنند.
ولایت در لغت به معنی حكومت كردن، تسلط پیدا كردن، دوست داشتن، یاری دادن، دست یافتن و تصرف كردن آمده است.
قهری در لغت به معنی جبری و اضطراری است. در اصطلاح حقوق مدنی ، ولایت قدرت واختیاری است كه برابر قانون به یك شخص صلاحیتدار برای اداره امور محجور واگذار شده است.
این ولایت دارای اقسامی مختلف است: ممكن است به حكم مستقیم قانون به شخصی داده شده یا به موجب وصایت واگذار گردیده و یا به حكم دادگاه برقرار شده باشد . ولایتی كه به حكم مستقیم قانون واگذار شده باشد اصطلاحاً ولایت قهری نامیده میشود كه قانون مدنی در مواد ۱۸۰ تا ۱۱۹۴ از آن سخن گفته است. وظیفه و سمت وصیی كه از جانب پدر یا جد پدری برای سرپرستی محجور تعیین شده باشد (ماده ۱۱۸۱ قانون مدنی) نیز یك نوع ولایت است كه غیر از ولایت قهری است، هرچند كه مشمول عنوان ولایت خاص میباشد .
فرق حضانت و ولایت
حضانت ناظر بر مراقبت جسمی از کودکان میباشد.معنای لغوی این واژه به صورت مراقبت کردن و محافظت از فرزند است. براساس قانون حضانت فرزند با اولیای آن میباشد.همه حضانتها به یک صورت نیست و همه بچهها شرایط یکسانی برای مراقبت ندارند.
حضانت فرزندان بر اساس قانون مدنی، حق و تکلیفی است که به عهده پدر و مادر قرار گرفته است و تا سن بلوغ فرزندان ادامه مییابد. بعد از سن بلوغ ( دختران نه سال تمام قمری، پسران پانزده سال تمام قمری) کودکان از حضانت والدین خود خارج میشوند.
بر اساس قانون مدنی ، در صورت جدایی والدین ، حضانت فرزندان چه دختر و چه پسر تا سن هفت سالگی با مادرشان است. بعد از هفت سالگی حضانت فرزندان تا سن بلوغ به عهده پدر قرار میگیرد.
اما ولایت بر فرزندان یا ولایت قهری ، نوعی تسلط بر اشخاص محجور می باشد که بر عهده پدر و جد پدری میباشد .
ولی قهری شخص محجور تنها شامل پدر و جد پدری می باشد . این ولایت تحت عنوان ولایت قهری شناخته میشود . ولایت قهری یعنی سلطهای که پدر و جد پدری بر فرزندان محجور خود دارند. این ولایت از آن جهت ولایت قهری است که پدر و پدر بزرگ به حکم قانون و اجبارا، به محض تولد طفل، بر او ولایت خواهند یافت. در واقع ، ولایت قهری یک نوع سمت و وظیفه است که به حکم قانون به پدر و جد پدری داده شده است .
گرفتن حق ولایت از پدر
حق ولایت قهری کودک شامل پدر و جد پدری میشود. گرفتن حق ولایت از پدر یا جد پدری در شرایط زیر امکانپذیر است:
طبق ماده ۱۱۸۴قانون مدنی اگر یکی از اقربای کودک یا دادگاه ثابت کند که اموال صغیر را پدر و جد پدری حیفومیل میکنند و رعایت غبطه را نمیکنند، حق ولایت از پدر یا جد پدری گرفته میشود و به جای آنها قیم مشخص خواهد شد.
اگر خیانت ولایت قهری (پدر و پدربزرگ پدری) ثابت نشده باشد؛ ولی برای خیانت آنها دلایل قوی مانند اعتیاد شدید پدر وجود داشته باشد. دادگاه ولایت قهری را عزل میکند و به جای آنها قیم مشخص خواهد کرد.
اگر ولایت قهری کودک به دلیل بیماری، ضعف بدنی و پیری قادر به انجام اموال کودک را نداشته باشد دادگاه فرد امینی را به عنوان ولی قهری منصوب میکند.
طبق ماده ۱۱۸۷ قانون مدنی اگر ولایت قهری به دلیل اشتغالات روزمره، غیبت و حبس نتواند به امور مالی کودک رسیدگی کند دادگاه فرد امینی را برای اداره اموال صغیر به صورت موقت تعیین میکند.
طبق ماده ۱۱۹۵ اگر ولایت قهری ورشکسته، سفیه یا دیوانه باشد برای صغیر قیم انتخاب میشود.
افراد محجور شامل ولایت
به طور کلی سه گروه از افراد محجور محسوب میشوند:
◀ صغیر:
در واقع به کودکانی گفته میشود که به بلوغ و رشد نرسیدهاند و هنوز قوه درک و تشخیص را ندارند و نمیتوانند خوب را از بد و سود را از زیان تشخیص بدهند، بنابراین حق انجام اعمال حقوقی مانند خرید و فروش و اجاره و… را ندارند.
◀ مجنون:
مجنون یا همان دیوانه کسی است که قوای عقلانیش مختل شده است. جنون دارای درجات مختلفی است، اما بین این درجات مختلف تفاوتی نیست و جنون به هر درجهای که باشد، فرد محجور محسوب میشود؛ بنابراین مجنون به ولی یا قیم نیاز دارد تا بهعنوان نماینده قانونی او، اعمال حقوقی لازم را از سوی او انجام بدهد.
در صورتی که فرزند خانوادهای از دوران بچگی مجنون بوده و بعد از بلوغ نیز جنون او ادامه داشته باشد، ولایت پدر و جد پدری بر او، همچنان باقی میماند؛ ولی اگر کودکی وقتی به بلوغ رسیده، مجنون نبوده و از تحت ولایت ولی خارج شده باشد، اما بعد از آن، مجنون شده باشد، دیگر پدر و جد پدری بر او ولایت ندارند بلکه در این صورت از طرف دادگاه «قیم» برای او تعیین میشود که ممکن است پدر یا پدربزرگ او به عنوان قیم تعیین شوند.
◀ سفیه:
منظور از سفیه یا غیررشید شخصی است که علیرغم اینکه به بلوغ و رشد جسمانی رسیده است، توانایی اداره اموالش را ندارد و تصرفات او در اموالش عاقلانه نیست. یعنی سفیه اموال خود را در راههای غیرعقلانی مصرف میکند.
وقتی فردی به سن بلوغ برسد بر طبق قانون در «امور غیرمالی» رشید محسوب میشود یعنی در این امور دیگر تحت ولایت کسی نیست و خود به تنهایی میتواند این امور را اداره کند؛ اما در امور مالی رشد صغیری که بالغ نشده است، باید ثابت شود.
حدود اختیارات ولایت پدر و جد پدری
1- ولی قهری فقط شامل پدر و جد پدری است چه اینکه فرزند دختر باشد یا پسر.
2- مادر و خویشان مادری مطلقا ولایت بر فرزند ندارند.
۳ –
بحث حضانت (نگهداری) فرزند با ولایت متفاوت است.
۴ –
ولایت قهری پدر و جد پدری از زمان تولد آغاز و تا زمان بلوغ و رشد فرزند ادامه دارد. مگر اینکه طفل مجنون باشد که بعد از بلوغ نیز ولایت پدر و پدربزرگ پدری پابرجاست.
۵ –
در عمل، ولایت پدر بر جد پدری مقدم است و در عرف جامعه نیز چنین است که در صورت نبودن پدر یا صالح نبودن، توانایی نداشتن و … نوبت به جد پدری می رسد. گذشته از عرف و رویه قضایی ماده ۱۵ قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۵۳ که این ماده به نظر ما نسخ نشده است، بر اولویت پدر بر جد پدری دلالت دارد.
۶ –
مطابق ماده ۱۱۸۳ قانون مدنی در کلیه امور مربوط به اموال و حقوق مالی، ولی قهری نماینده قانونی است. حتی اگر حضانت با مادر باشد.
۷ –
ولی قهری باید از لحاظ جسمی و روحی توانایی اداره اموال مولی علیه را داشته باشد و همچنین سوء استفاده نکرده و رعایت مصلحت و غبطه فرزند را کند.
۸ –
اگر یکی از پدر و یا جد پدری در قید حیات نباشد و یا صلاحیت لازم را از حیث ناتوانی، سوء استفاده، کوتاهی و … نداشته باشد ولایت با دیگری است.
۹ –
اگر پدر یا جد پدری نباشد یا ولی قهری خود محجور شود. (مثل دیوانه، سفیه یا ور شکسته) برای فرزند قیم منصوب میگردد. (ماده ۱۱۹۵ قانون مدنی)
۱۰ –
اگر یکی از اقربای فرزند یا رئیس حوزه قضایی بتواند ثابت کند که پدر یا جد پدری موجب حیف و میل اموال صغیر شده است و رعایت غبطه را نمی کند. ولی قهری عزل می شود و جای ایشان قیم مشخص خواهد شد.(ماده ۱۱۸۴ قانون مدنی)
۱۱ –
اگر خیانت ولی قهری ثابت نشده باشد اما دلایل قوی و قابل اعتنا برای خیانت او متحمل باشد مثل اعتیاد شدید پدر، در این صورت نیز دادگاه می تواند ولی قهری را عزل نماید و به جای ایشان قیم مشخص کند. برای کسب اطلاعات بیشتر به مطلب تعیین قیم مراجعه کنید.
۱۲ –
اگر ولی قهری به دلیل پیری، ضعف بدنی، بیماری و … توانایی لازم برای اداره مطلوب اموال مولی علیه (فرزند) را نداشته باشد، دادگاه ضم امین می کند به این صورت که فرد امینی را به ولی قهری منضم کند که امضا هر دو نفر آنها در اداره مال فرزند موثر خواهد بود.
۱۳ –
اگر ولی قهری به دلیل حبس، غیبت، اشتغالات روزمره و… نتواند به امور فرزند رسیدگی کند و کسی را هم به جای خود مشخص نکرده باشد، دادگاه یک نفر امین را به صورت موقت برای تصدی و اداره اموال مولی علیه تعیین خواهد کرد.(ماده ۱۱۸۷ قانون مدنی)
14 - پدر و جد پدری برای بعد از مرگ خود می توانند وصی تعیین کنند. (ماده ۱۱۹۲)
حدود اختیارات وصی را می تواند خود ولی قهری مشخص کند. در غیر اینصورت همان اختیارات ولی قهری در اموال را داراست. (ماده ۱۱۹۰ قانون مدنی)
قانون ولایت قهری پدر
● ماده ۱۵ قانون اخیر درباره ولایت پدر و جد پدری و مادر چنین مقرر داشته است:
«طفل صغیر تحت ولایت قهری پدر خود میباشد. در صورت ثبوت حجر یا خیانت یا عدم قدرت و لیاقت او در اداره امور صغیر، یا فوت پدر، به تقاضای دادستان و تصویب دادگاه شهرستان، حق ولایت به هریك از جد پدری یا مادر تعلق می گیرد، مگر اینكه عدم صلاحیت آنان احراز شود كه در اینصورت حسب مقررات اقدام به نصب قیم یا ضم امین خواهد شد.
دادگاه ، در صورت اقتضا، اداره امور صغیر را از طرف جد پدری یا مادر تحت نظارت دادستان قرار خواهد داد. در صورتی كه مادر شوهر اختیار كند حق ولایت او ساقط خواهد شد. در این صورت اگر صغیر جد پدری نداشته، یا جد پدری صالح برای اداره امور صغیر نباشد، دادگاه به پیشنهاد دادستان، حسب مورد، مادر صغیر یا شخص صالح دیگری را بعنوان امین یا قیم تعیین خواهد كرد. امین به تشخیص دادگاه مستقلاً یا تحت نظر دادستان امور صغیر را اداره خواهد كرد .»
● ماده ۱۱۸۰ قانون مدنی از فقه امامیه گرفته شده چنین مقرر داشته است:
در خانواده پدر سالاری كه از قرنها پیش در ایران وجود داشته است ، پدر و جد پدری بزرگ خانواده و دارای اختیارات گسترده نسبت به اعضای آن بودهاند و از اینرو قانون مدنی ولایت قهری را به آنان اختصاص داده و آنان را مكلف به سرپرستی و اداره امور اولاد محجور خود دانسته و هیچ شخص دیگر، حتی مادر را ولی قهری نشناخته بود.
كلمات « طفل غیر رشید » در ماده ۱۱۸۰ قانون مدنی نادرست بنظر میرسد و میبایست « شخص غیر رشید» یا « غیر رشید» بكار رفته باشد، زیرا چنانچه از جمله آخر ماده بر میآید، مقصود سفیهی است كه به سن ۱۸ سال تمام رسیده و عدم رشد او متصل به زمان كودكی باشد و چنین شخصی دیگر طفل و صغیر بشمار نمیآید و نباید كلمه طفل درباره او استعمال شود.
نكته دیگر كه قانون مدنی، به پیروی از فقه امامیه، جد پدری را از لحاظ ولایت هم طراز پدر قرار داده است. طبق نظام قانون مدنی، هریك از آنان می توانند به استقلال، امور محجور را اداره كند و اعمالی به نمایندگی از او انجام دهد وهیچ یك را بر دیگری حق تقدم نیست. در صورتی كه پدر در قید حیات بوده و اهلیت و شایستگی و توانائی اداره امور صغیر را داشته باشد، ولی قهری منحصر بشمار میآید و جد پدری یا جد مادر سمتی به عنوان ولی نخواهد داشت.
● ماده ۱۵ قانون حمایت خانواده بند اول استنباط میشود:
جد پدری از لحاظ ولایت در درجه دوم و بعد از پدر در ردیف مادر قرار میگیرد. این مطلبی است كه از بند اول ماده ۱۵ قانون حمایت خانواده استنباط میشود.
تمام شدن ولایت فرزند
‒ پدر و جد پدری همواره مصلحت کسانی که تحت سرپرستی آنها هستند را رعایت میکنند، اما این قاعده همیشه درست نیست و گاهی ولی فرزند رفتارهایی برخلاف مصلحت محجور از خود نشان میدهد.
‒ در این موارد نمیتوان اختیار اموال و سایر امور کودک را به چنین پدری سپرد بنابراین راهکاری پیشبینی شده است که هرگاه، ولی قهری محجور شده یا به علتی ممنوع از تصرف شود، حق ولایت او ساقط شده و پس از رفع حجر یا رفع اشکال و مانع دوباره حق ولایت بازگردانده میشود.
‒ در صورتی که ولی قهری به علت خیانت یا نداشتن لیاقت لازم در اداره امور یا در اثر بیماری و ناتوانی یا حیف و میل کردن اموال، نتواند اموال محجور را اداره کرده و برخلاف وظایف خود عمل کند، مستند به ماده 1184 قانون مدنی به وسیله دادگاه عزل و از تصرف در اموال طفل منع میشود و برای اداره امور مالی فرد شایستهای به عنوان قیم تعیین میشود و اگر ولی قهری به واسطه سن بالا یا بیماری و امثال آن، قادر به اداره امور کسی که بر او ولایت دارد، نباشد و شخصی را برای این امر تعیین نکند، توسط دادگاه خانواده ضم امین میشود. یعنی دادگاه یک نفر امین را انتخاب میکند تا همراه ولی باشد و به این ترتیب اختیارات و آزادی ولی محدودتر میشود.
‒ در این صورت ولی نمیتواند به تنهایی و بدون موافقت امین معاملاتی برای محجور انجام دهد بلکه باید مشترکاً با ولی قهری و با موافقت یکدیگر اموال او را اداره کنند.
‒ هرگاه، ولی قهری غایب یا در حبس باشد و به هر علتی نتواند به امور صغیر، مجنون و سفیه رسیدگی کند و کسی را هم از طرف خود معین نکرده باشد، دادگاه یک نفر امین را به صورت موقت برای اداره امور در نظر میگیرد و اگر ولی، وکیلی از طرف خود تعیین کرده باشد، وکیل حقگرا کارها و امور صغیر را انجام میدهد.
‒ طبق ماده 1193 قانون مدنی همین که طفل صغیر، کبیر شد و به سن بلوغ رسید و رشید شد، از تحت ولایت خارج میشود. اگر بعداً سفیه یا مجنون شود قیمی برای او تعیین میشود.
عدم لیاقت ولایت پدر
ولایتی كه برای پدر شناخته شده «در صورت ثبوت حجر یا خیانت یا عدم قدرت و لیاقت او در اداره امور صغیر یا فوت پدر به هریك از جد پدری یا مادر تعلق میگیرد.»
در واقع بعد از پدر، یكی از مادر یا جد پدری ولی قهری شناخته شده است.
تقاضای دادستان و تصویب دادگاه كه دراین مورد در قانون پیشبینی شده منافاتی با سمت ولایت قهری ندارد زیرا این سمت به حكم قانون به یكی از جد پدری و مادر اعطاء شده و تصویب دادگاه فقط از لحاظ احراز صلاحیت برای اداره امور محجور است و حكم دادگاه در این مورد یك حكم اعلامی خواهد بود نه تأسیسی.
به بیان دیگر از آنجا كه قانون، یكی از جد پدری و مادر را بطور نامعین بعد از پدر ولی قهری شناخته است، دادگاه به تقاضای دادستان باید پس از رسیدگی به صلاحیت جد پدری و مادر، سمت ولایت را برای یكی از آنان تنفیذ نماید و در صورتی كه دادگاه صلاحیت جد پدری را تأیید و سمت ولایت قهری را برای او تنفیذ نماید، این حكم نسبت به گذشته نیز تأثیر خواهد داشت و بدینسان اعمالی كه جد پدری بعد از فوت یا حجر پدر به نمایندگی از محجور انجام داده است نافذ تلقی خواهد شد .
بنابراین شرط تصویب دادگاه منافاتی با عنوان ولایت ندارد.
ولایت بعد از فوت یا عدم شایستگی پدر
نتیجه حکم دادگاه به عدم شایستگی ولایت پدر و یا فوت پدر:
در صورت فوت یا ثبوت عدم شایستگی پدر، ولایت قهری بالقوه به «هریك از جد پدری و مادر» یعنی به هر دو، به حكم مستقیم قانون تعلق میگیرد، منتهی دادگاه به پیشنهاد دادستان یكی از آنان را برای اعمال ولایت تعیین میكند. فقط این شخص است كه ولایت بالفعل بر صغیر خواهد داشت.
به عبارت دیگر، داشتن حق و تكلیف ولایت با اعمال آن متفاوت است. ممكن است كسی دارای این سمت بوده ولی حق اعمال آن را نداشته باشد. دارا شدن حق یك مرحله از وجود آن و اعمال و اجرای حق مرحله ای دیگر است. پس هرگاه دادگاه فی المثل جد پدری را شایسته تر و مناسب تر تشخیص داده، اعمال ولایت را به او واگذار كند، بدون اینكه عدم صلاحیت مادر را اعلام كرده باشد، میتوان گفت مادر نیز دارای سمت ولایت است ولی حق اعمال آن ندارد و از این رو میگوییم: ولایت او بالقوه است نه بالفعل. حال اگر پس از مدتی به علت فوت یا احراز عدم صلاحیت جد پدری، اداره امور طفل به مادر به عنوان ولی واگذار گردد، ولایت او فعلیت پیدا میكند واعمال ولایت نیز برعهدهاش خواهد بود.
نکات مهم در مورد ولایت قهری کودک
نکات مهم در مورد ولایت قهری کودک شامل گزینههای زیر میشوند:
● ولایت قهری فقط به عهده پدر و جد پدری (پدربزرگ) است و فرقی نمیکند که کودک پسر باشد یا دختر.
● مادر و خویشان مادری به هیچ عنوان نمیتوانند ولایت قهری کودک شوند.
● ولایت قهری فرزند صغیر از زمان تولد شروع و تا زمان بلوغ ادامه دارد.
● اگر طفل مجنون باشد بعد از سن بلوغ همچنان ولایت فرزند بر عهده پدر و پدربزرگ پدری است.
● ولایت قهری پدر بر جد پدری مقدم خواهد بود و اگر پدر توانایی و صلاحیت لازم را نداشته باشد. ولایت بر عهده جد پدری است.
● در طبق ماده ۱۱۸۳ قانون مدنی ولایت قهری باید تمام امور اموال و حقوق مالی کودک را انجام دهد، حتی اگر حضانت فرزند با مادر باشد.
● ولی قهری باید رعایت مصلحت و غبطه فرزند را کند و به هیچ عنوان سوء استفاده نکند و از لحاظ جسمی و روحی توانایی اداره اموال فرزند صغیر را داشته باشد.
نکات مهم در مورد ولایت قهری کودک
دلایل و موارد سقوط حق ولایت ولی قهری
عدم لیاقت ولی قهری:
هر گاه ولی طفل لیاقت اداره کردن اموال مولی علیه خود را نداشته باشد، ضم امین میشود. منظور از عدم لیاقت در اینجا، بیحالی (بیماری یا ضعف دماغی) یا عدم قدرت او در اثر بی اطلاعی است که در نتیجه آن دارایی صغیر در معرض تلف قرار گرفته یا مشرف به خرابی شود.
نکات مهم در مورد ولایت قهری کودک
● ارتکاب حیف و میل از طرف ولی:
هر گاه ولی در اموال مولی علیه مرتکب حیف و میل شود، ضم امین میشود. حیف و میل در اموال صغیر در صورتی تحقق می یابد که ولی خیانت کند؛ مانند این که عایدات مولی علیه (کسی که تحت سرپرستی قانونی قرار دارد) را به مصرف شخصی برساند یا قسمتی از دارایی او را فروخته و به مصرف خود برساند یا به قیمت ناچیزی به یکی از دوستان خود واگذار کرده یا اجاره دهد یا آن را به نام خود ثبت کند.
● کبر سن یا بیماری ولی:
هر گاه ولی قهری در اثر کبر سن (بالا بودن سن) یا بیماری نتواند اموال مولیعلیه را اداره کند همچنین در صورتی که ولی قهری در اثر اعتیاد به مواد مخدر مانند الکل یا مرفین دچار ضعف دماغی شود و توانایی اداره کردن اموال مولی علیه را نداشته باشد، امین نصب میشود.
● عدم امانت ولی:
در مواردی که برای عدم امانت ولی نسب به دارایی طفل نشانههای قوی موجود باشد، دادستان از دادگاه تقاضای رسیدگی میکند و در صورتی که عدم امانت او محرز شد، ضم امین میکند.
● غیبت یا در حبس بودن ولی:
هر گاه ولی قهری به واسطه غیبت یا حبس یا به هر علتی نتواند اموال صغیر را اداره کند و کسی را هم از طرف خود تعیین نکرده باشد، دادگاه به پیشنهاد دادستان یک نفر امین برای اداره اموال صغیر تعیین میکند.
● حجر ولی قهری:
در صورتی که طفل، پدر و جد پدری داشته باشد و یکی از آن ها محجور شده یا به علتی ممنوع از تصرف شود، حق ولایت او ساقط و پس از رفع حجر یا رفع اشکال و مانع، مجددا حق ولایت اعاده میشود.
چگونگی عزل ولی قهری
نصبت ولایت قهری همانطور که از نام آن برمیآید قهری، غیر اراده و اتوماتیکوار است بهمحض اینکه نوزادی متولد میشود تا پایان سن رشد پدر او ولی قهریاش است و اگر پدر فوت کند پدر پدر (جد پدری) ولی قهری شناخته میشود و این نیاز به تصمیم یا عزل یا قبول یا تعیین هیچ شخص یا مقام یا مرجعی ندارد و در واقع ولایت قهری تکلیف پدر یا پدربزرگ است اما درصورتیکه فردی مدعی صلاحیت نداشتن پدر از ولی قهری باشد میتواند بهموجب یک دادخواست عزل پدر از ولی قهری را از دادگاه خانواده تقاضا کند.
بر اساس ماده ۱۱۸۴ ق. م مصوب ۱/۳/۱۳۷۹ «هرگاه ولی قهری طفل، رعایت غبطه صغیر را نکند و مرتکب اقداماتی شود که موجب ضرر مولیعلیه گردد، به تقاضای یکی از اقارب وی و یا درخواست رئیس حوزه قضائی، پس از اثبات، دادگاه، ولی مذکور را عزل و از تصرف در اموال صغیر، منع و برای اداره امور مالی طفل، فرد صالحی را بهعنوان قیم تعیین میکند. همچنین اگر ولی قهری بهواسطه کبر سن و یا بیماری و امثال آن، قادر به اداره اموال مولیعلیه نباشد و شخصی را هم برای این امر تعیین نکند طبق مقررات این ماده، فردی بهعنوان امین به ولی قهری، منضم میگردد.»
نکات حقوقی گرفتن پدر از ولایت قهری
اگر ولی وکیلی از طرف خود تعیین کرده باشد، وکیل کارها و امور صغیر را انجام میدهد.
سقوط ولایت قهری ولی پدر باید در دادگاه ثابت شود و رسیدگی در صلاحیت دادگاهی است که محجور در آن جا اقامت دارد.
رفع موجبات سقوط ولایت نیز با دادگاه است.
هر گاه ولی منحصر به جهتی از جهات قادر به اداره اموال مولی علیه نباشد یا برخلاف وظایف خود عمل کند، به وسیله دادگاه امین منصوب میشود (ضم امین میشود) که مشترکا با ولی قهری و با موافقت یکدیگر اموال او را اداره کنند.
دادخواست گواهی ولی فرزند
ولایت اشخاص محجور در قانون اولویتبندی شده است، به طور مثال ولایت افراد صغیر از همان ابتدا با پدر ایشان است اما در صورت فوت پدر یا نداشتن اهلیت، جد پدری میتواند با ارائه
دادخواست گواهی ولی قهری فرزند گواهی ولایت دریافت کرده و از آن پس اختیاردار وی شود.
دریافت گواهی ولی قهری شرایطی دارد که خواهان دعوا حتما باید واجد آن شرایط باشد. مثلا یکی از مهمترین شروط آن این است که خواهان حتما باید جد پدری طفل صغیر یا وصی منصوب از طرف پدر و جد پدری باشد. در غیر این صورت پای قیم به میان میآید و قضیه شکل دیگری به خود میگیرد که باید با مشاوره حقوقی وکیل دفتر حقوقی حقگرا پرونده را پیش ببرید.
دادخواست گواهی ولی قهری، لایحه قانونی است که از طرف ولی قهری شخص محجور به دادگاه صالح تقدیم میشود. پس از اثبات ولایت قهری فرد، و به طور کلی بررسی این درخواست گواهی ولایت قهری که تمام اختیارات و مشخصات ولی قهری و افراد تحت ولایت او در آن درج شده است صادر میشود. از آن پس ولی قهری هنگام انجام امور محجور نیازی به ارائه مدارک متعدد نخواهد داشت و تنها با گواهی صادر شده قادر به پیگیری تمام امور خواهد بود.
پدر بدون نیاز به گواهی ولی قهری و تنها با کمک شناسنامه، ولایت خود را اثبات خواهد کرد. اما جد پدری و وصی
منصوب قطعا بجز شناسنامه
باید مدارک دیگری
برای اثبات ولایت
خود به
سازمان ها و ادارات و
… ارائه دهند
که این کار دشواریست.
به همین دلیل گواهی ولی قهری را از دادگاه دریافت میکنند تا راحتتر به امور
مربوط به صغیر رسیدگی کنند.
با استفاده از این گواهی ولی میتواند تمامی امور مربوط به محجور را انجام دهد و دیگر نیازی به ارائه مدارک ولایت او نیست. برای داشتن این گواهی ولی باید دادخواست دهد و لایحه به دادگاه تقدیم کند .
موارد عزل ولی یا عزل قیم از دیدگاه دادگاه
طبق ماده ۱۲۴۸ ق. م. و سایر مواد، در موارد ذیل دادگاه باید قیم را طبق دادخواست ارائه شده از سمت خود عزل کند:
اگر معلوم شد که قیم فاقد صفت امانت بوده با این صفت از او سلب شود.
اگر قیم مرتکب جنایت و یا مرتکب یکی از جنبههای ذیل شده و بهموجب حکم قطعی محکوم شود:
سرقت، خیانتدرامانت، کلاهبرداری، اختلاس، هتک ناموس، منافیات عفت، جنبه نسبت به اطفال، ورشکستگی به تقصیر یا تقلب. (بند ۲ ماده ۱۲۴۸ ق. م.)
اگر ولی به علتی غیر از علل فوق محکومبه حبس شود و بدینجهت نتواند امور مالی مولیعلیه را اداره کند.
یکی از موارد عزل قیم ورشکسته شدن وی است.
اگر لیاقت نداشتن یا توانایی او در اداره اموال مولیعلیه معلوم شود.
هرگاه معلوم شود که قیم بهطور عمد مالی را که متعلق به مولیعلیه بوده جز صورت دارایی او قید نکرده، یا باعث شده است که آن مال در صورت مزبور قید نشود. (ماده ۱۲۳۹ ق. م. و بند ۶ ماده ۱۲۴۸).
هرگاه دادگاه از قیم برای حفظ حقوق و اداره اموال مولیعلیه تضمین بخواهد و قیم برای دادن تضمین حاضر نشود. (ماده ۱۲۴۳ ق. م).
یک یاز موارد عزل ولی این است که هرگاه قیم صورتحساب سالانه تصدی خود را ندهد و در ظرف یک ماه از تاریخ مطالبه، دادستان شهرستان یا اداره سرپرستی از دادن صورتحساب خودداری کند. (ماده ۱۲۴۴ ق. م.)
هرگاه ولی در امور مربوطه به اموال مولیعلیه یا جنبه یا جنایت نسبت به شخص او مورد تعقیب مدعیالعموم واقع شود محکمه به تقاضای مدعیالعموم و موقتاً قیم دیگری برای اداره اموال مولیعلیه معین خواهد کرد. (ماده ۱۲۵۰ ق. م.)
هرگاه زن بیشوهری ولو مادر مولیعلیه که به سمت قیومت معین شده است اختیار شوهر کند باید مراتب را در ظرف یک ماه از تاریخ انعقاد نکاح به دادستان حوزه اقامت خود یا نماینده او اطلاع دهد. در این صورت دادستان با نماینده او میتواند با رعایت وضعیت جدید آن زن تقاضای تعیین قیم جدید و یا ضم ناظر کند. (ماده ۱۲۵۱ ق. م.)
یکی از موارد عزل ولی این است که اگر قیم ازدواج خود را در مدت مقرر به مدعیالعموم یا نماینده او اطلاع ندهد مدعیالعموم میتواند تقاضای عزل او را بکند. (ماده ۱۲۵۲ ق. م.)
دادخواست عزل ولی قهری
نمونه فرم درخواست نصب قیم برای صغیر به تقاضای مادر وی از دادستان دادسرای عمومی
بسمه تعالی
سرپرست محترم دادسرای عمومی ناحیه ۲۵ تهران (امور سرپرستی)
احتراماً به استحضار می رساند، آقای … فرزند … به شماره شناسنامه ….. شماره ملی …. در تاریخ … در اقامتگاه دائمی خود در شهرستان … مرحوم شد. از وی فرزند پسر/ دختری به نام … متولد … دارای شماره شناسنامه …. مقیم …. در قید حیات است که حضانت آن با اینجانبه همسر آن مرحوم و مادر صغیر می باشد.
از آنجایی که جدی پدری محجور به نام آقای …. فرزند …. دارای شماره شناسنامه …. شماره ملی …. متولد …. مقیم …. در قید حیات است، اداره اموال و حقوقی مالی مولی علیه بر عهده ایشان میباشد لکن این شخص به علت بیتوجهی، سهلانگاری و بیاطلاعی نسبت به امور مولی علیه و …. قادر به انجام وظایف خود نبوده و موجبات تضرر صغیر را فراهم نموده است.
بنابراین، مراتب را در اجرای قسمت نخست ماده ۱۱۸۴ قانون مدنی [اگر ولی قهری مرتکب تعدی و تفریط نسبت به اموال مولیعلیه شده باشد باید به ماده ۱۱۸۶ قانون فوق نیز استناد شود]، به منظور انجام اقدامات قانونی لازم جهت عزل ولی قهری و نصب قیم با حق اولویت مادر به شرح ماده ۶۱ قانون امور حسبی به آن مقام اعلام می دارم.
محل اقامت صغر: ……………………
اقامتگاه ولی قهری: ………………
اقامتگاه متقاضی: ……………………
نحوه تنظیم و نوشتن دادخواست عزل ولی قهری
تنظیم و نوشتن دادخواست ولی قهری به طور کلی به صورت زیر می باشد اما با توجه به شرایط هر فرد و نوع پرونده وی تغییراتی در آن به وجود می آید .
1 - خواهان : ...... ( نام و مشخصات صاحب شناسنامه )
2 - خوانده : .......... ( اداره ثبت احوال شهرستان.... )
3 - وکیل یا نماینده قانونی : ........ ( در صورت داشتن وکیل ، نام و نام خانوادگی و مشخصات وکیل نوشته می شود )
4 - خواسته یا موضوع و بهای آن :
5 - دلایل و منضمات دادخواست :
1 ― فتوکپی مصدق شناسنامه خواهان 2 ― فتوکپی مصدق شناسنامه ولی قهری 3 ― فتوکپی مصدق استشهادیه محلی 4 ― عنداللزوم گواهی گواهان
6 - شرح دادخواست :
.......................
.......................
وکیل ولی قهری
اگر پدر و جد پدری به هر دلایلی صلاحیت لازم را بر ولایت قهری فرزند صغیر را نداشته باشد با کمک وکیل دفتر حقوقی حقگرا در دادگاه میتوانید دلیل عدم لیاقت ولایت قهری پدر را ثابت کنید و فرد امینی را به عنوان قیم مشخص خواهد کرد.
پس هرگاه دادگاه فی المثل جد پدری را شایستهتر و مناسبتر تشخیص داده، اعمال ولایت را به او واگذار كند، بدون اینكه عدم صلاحیت مادر را اعلام كرده باشد.
میتوان گفت مادر نیز دارای سمت ولایت است ولی حق اعمال آن ندارد و از این رو می گوییم :
ولایت او بالقوه است نه بالفعل.
حال اگر پس از مدتی به علت فوت یا احراز عدم صلاحیت جد پدری، اداره امور طفل به مادر به عنوان ولی واگذار گردد، ولایت او فعلیت پیدا میكند واعمال ولایت نیز برعهدهاش خواهد بود.