حکم رشا و ارتشا
تیر ۱۳, ۱۴۰۳حکم چک بلامحل
تیر ۱۳, ۱۴۰۳
مراجع قضایی متفاوت وظیفه رسیدگی به پروندههای مختلف را دارند. قاضی و دادستان و بازپرس جزو افراد مشغول به کار در مراجع قضایی هستند. در هر یک از این مراجع افرادی مشغول به کار هستند که امورات مربوط به مجموعه خود را به سرانجام میرسانند.
برخی افراد ممکن است تصور کنند که قاضی و دادستان یک شخص هستند و یا بازپرس فقط در اداره پلیس هست، در حالی که قاضی و دادستان و بازپرس سه فرد متفاوت با وظایف مختلف هستند.
قاضی پرونده کیست
قاضی کسی یا شخصی است که به تنهایی یا به عنوان عضوی از هیئت قضات، مدیریت یا ریاست دادگاه را بر عهده دارد و به قضاوت میپردازد و مسئولیت صدور حکم با وی است.
قاضی پرونده یا مستنطق مقامی است که تحقیق مقدماتی جرایم و جمع آوری دلایل به نفع یا ضرر متهم بر عهده اوست.
کار قاضی مبتنی بر علم قضاوت است. قاضی کسی است که به تنهایی یا به عنوان عضوی از هیئت قضات، مدیریت یا ریاست دادگاه را بر عهده دارد و به قضاوت میپردازد.
قاضی از قوانین در دادگاههای مختلف استفاده کرده و بر روند قانونی دادگاه نظارت دارد. او اختلافات بین دوطرف دعوا را حل کرده و مذاکره بین آنها یا نمایندگانشان را تسهیل میکند و در صورت نیاز بر اساس قوانین و مقررات نسبت به صدور حکم و دستور اجرا اقدام مینماید.
قضاوت بر دو رکنقانون و عدالت استوار است. همه نظامهای قضایی دنیا از مقررات قضایی مدون که بر اساس قانون اساسی کشورشان شکل گرفته استفاده میکنند و در ایران قوانین مصوب برگرفته از قوانین دینی و شریعت نیز میباشد.
دادستان پرونده کیست
دادستان: دادستان، بالاترین مقام، در سلسله مراتب مقامات قضایی در دادسرا بوده و ریاست دادسرا را بر عهده دارد.
دادستان یا مُدَعی العُموم مقامی قضایی است که افراد را رسماً به ارتکاب جرم متهم میکند و در دادسرا تحت تعقیب قرار میدهد.او این کار را از طریق سیستم ترافعی کشورهای دارای نظام حقوقی کامن لا یا سیستم تفتیشی کشورهای دارای نظام حقوقی مدنی انجام میدهد. معمولاً در پروندههای طرح شده علیه شخص متهم، دادستان دولت را نمایندگی میکند. در گذشته دادستان را مُدَعیالعُموم،وکیل جماعت یا صاحبمنصب پارکه نیز مینامیدهاند
دادستانها نوعا وکلایی هستند که مدرک حقوق دارند و از سوی دادگاهی که قصد نمایندگی جامعه در آن را دارند به عنوان کسانی که حرفهشان حقوق است به رسمیت شناخته شدهاند یعنی در کانون وکلا پذیرفته شدهاند.
این افراد معمولاً تنها زمانی در یک پرونده جنایی درگیر میشوند که شخص مورد سؤ ظن شناسایی شده و لازم است اتهاماتی برای او به ثبت برسد. آنها نوعاً در استخدام یک ادارهٔ دولتی اند و ضمانتهایی موجود است که چنین ادارههایی میتوانند با موفقیت تعقیب قضایی مقامات دولتی را به انجام برسانند
بازپرس کیست ؟
بازپرس کسی است که تحقیقات مقدماتی و رسیدگی درباره چگونگی انجام یک جرم و یافتن شخص متهم و تحقیق از وی از وظایفش است. بازپرس در حقیقت یک مقام قضایی است که در دادسرا و در کنار دادستان مشغول به فعالیت است.
بازپرس زمانی مسئولیت رسیدگی به یک جرم را پیدا می کند که یا دادستان پروندهای را به او ارجاع دهد یا آن که شکایتی به دست او برسد. اما نکتهی لازم به ذکری که وجود دارد این است که بازپرس برای آن که تحقیقات و رسیدگی به یک جرم را شروع کند با اجازه دادستان احتیاج دارد.
به موجب ماده 92 قانون آیین دادرسی کیفری که وظایف بازپرس را بیان نموده است، پیگیری و تحقیقات مقدماتی از اصلیترین وظایف بازپرس به حساب می آید که حفظ کردن آثار، جمع کردن ادله برای وقوع یا عدم وقوع یک جرم، شناسایی مجرم و از این دست اقدامات، جزو وظیفه تحقیقات مقدماتی او به حساب میآید.
مقام قاضی
بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی و قانون آیین دادرسی کیفری، روند رسیدگی به پروندههای حقوقی و کیفری با یکدیگر متفاوت است؛ در دعاوی حقوقی، رسیدگی و صدور رأی در دادگاه و توسط قاضی انجام میشود؛ ولی در دعاوی کیفری، ابتدا مقام دادستان در دادسرا، بررسیهای لازم را انجام داده و در صورت احراز جرم و صدور کیفر خواست، پرونده برای صدور رأی به دادگاه کیفری یک یا دادگاه کیفری دو ارجاع داده میشود که در راس آن، قاضی قرار دارد.
مقام دادستان
دادستان یکی از مقاماتی است که در رأس دادسرا قرار دارد و بر خلاف قاضی که وظیفه اصلی او صدور رأی است، وظیفه دادستان رسیدگی و تحقیقات مقدماتی در رابطه با دعاوی کیفری، به صورت مجزا یا از طریق سایر مقامات دادسرا نظیر بازپرس و دادیار، میباشد که نتیجه تحقیقات او در صدور رای (توسط قاضی) تاثیر گذار خواهد بود.
دادستان علاوه بر فعالیت در زمینه تحقیقات مقدماتی و کشف جرم، وظایف دیگری همچون احیای حقوق عامه و حفاظت از حقوق افراد محجور را نیز بر عهده دارد که به همین دلیل به دادستان، مدعی العموم نیز گفته میشود.
مقام بازپرس
بازپرس یک مقام قضایی است که رأساً یا به تقاضای دادستان از متهمان، تحقیق و عنداللزوم قرار تأمین اخذ مینماید. بازپرس پس از ارجاع پرونده به تقاضای دادستان به جمعآوری دلایل تحقیق از متهم و سایر افراد مظنون و بررسی سایر ادله خواهد پرداخت و در صورت ضرورت، تأمین لازم اخذ و نهایتاً مبادرت به صدور قرار موقوفی تعقیب، منع تعقیب یا قرار مجرمیت خواهد نمود. بازپرس در اظهارنظر، مکلف به تبعیت از دادستان نیست و اصولاً عهدهدار رسیدگی به جرایم مهم که در صلاحیت محاکمهٔ کیفری استان است، میباشد.
سلسله مراتب در قوه قضائیه
الف – مقام رهبری
ب – رئیس قوه قضائیه
ج – دیوان عالی کشور و دیوان عدالت اداری و سازمانهای تابعه وزارت دادگستری
د – دادسراها و دادگاهها و شوراهای حل اختلاف
هـ - سایر مراجع قضایی مقامات دادسرا
مقامات ارشد دادسرا
الف- دادستان
ب- معاونين دادستان
ج- بازپرس
د- داديار
دادستان در واقع رئيس دادسرا و مسئول مجموعه تحت امر خود است و نظارت بر اعمال معاونين و بازپرس و داديار برعهده ايشان است.
در سلسله مراتب مقامات قضایی در دادسرا، دادستان، بالاترین مقام را داشته و نماینده جامعه میباشد. بعد از دادستان، معاون او قرار دارد که در نبود وی، جانشین او خواهد بود. بازپرس، سومین مقام قضایی دادسرا است و وظیفه تحقیقات مقدماتی را برعهده دارد.
معاونين دادسرا
جز در مواردي كه دادستان برخي وظايف خود را (از جمله ارجاع شكايات، نظارت بر ضابطين قضايي، اظهارنظر راجع به تصميمات داديار و بازپرس و...) به معاونين تفويض كند وظيفه اصلي معاونين كمك رساندن به دادستان در امور اداري دادسرا است.
فرق قاضی با دادستان چیست؟
قاضی و دادستان دو مقام قضاییِ رسیدگی به دعاوی کیفری در سیستم حقوقی ایران هستند؛ اما بسیاری از افراد به اشتباه، این دو مقام را یکسان میپندارند و با تفاوتهای اساسیِ نقش آنها آشنا نیستند. به طور کلی رسیدگی به جرائم کیفری از دادسرا آغاز میشود که دادستان مسئول آن است و در صورتی که ارتکاب جرم در آن مرجع اثبات شده باشد، پرونده برای صدور رأی به قاضی، در دادگاه ارجاع داده میشود.
قاضی به شخصی گفته میشود که در دعاوی حقوقی و کیفری، اقدام به صدور حکم مینماید؛ اما دادستان ، به شخصی گفته می شود که ریاست بر دادسرا در حوزه کشف جرم ، تعقیب و تحقیق مقدماتی را به عهده دارد و بازپرس و دادیاران ، زیر نظر و تحت ریاست وی مشغول فعالیت هستند.
بر این اساس ، یکی از تفاوتهای قاضی و دادستان، این است که قاضی ، میبایست بیطرف بوده و صرفا بر اساس قانون و وجود ادله اثبات دعوی از قبیل سوگند، شهادت شهود یا علم قاضی، اقدام به صدور رای نماید؛ در حالی که دادستان ، اصولا بیطرف نبوده و نماینده عموم مردم یا مدعی العموم است و از طرف و به نمایندگی از آنها، انجام وظیفه میکند.
از تفاوت قاضی و دادستان، این است که قاضی دادگاه حقوقی، میبایست بر اساس قاعده منع تحصیل دلیل عمل کند؛ چرا که در دعاوی حقوقی ، اصل بر این است که هر فردی دعوایی علیه دیگری مطرح میکند، میبایست خودش نیز با آوردن ادله اثبات دعوی، آن را اثبات کند؛ لذا اگر قاضی دادگاه حقوقی، به نفع یکی از طرفین دعوی، دلیلی تحصیل نماید، خلاف عدالت و بیطرفی عمل کرده است .
منع تحصیل به این معنی است که زمانی که فردی در پرونده های حقوقی نسبت به فرد دیگری طرح دعوا می نماید، خود او نیز باید ادله کافی را برای اثبات ادعای خود داشته باشد و قاضی با توجه به این ادله قضاوت نماید. اگر قاضی خود اقدام به تحصیل ادله نماید، بر خلاف اصل بی طرفی عمل نموده است.
اما رسیدگی به دعاوی کیفری، تفتیشی خواهد بود، به این معنی که دادستان نقش موثری در جمع آوری ادله دارد. در واقع دادستان نه بی طرف است و نه منع و محدودیتی برای تحصیل ادله در جهت احقاق حق دارد.
در حالی که در دعاوی کیفری ، اصل بر این است که رسیدگی به دعوی ، از نوع تفتیشی است؛ به همین دلیل ، دادرس نقش فعالی در جمع آوری ادله لازم دارد. به همین دلیل ، دادستان در دعاوی کیفری، موظف است به وسیله مقامات دادسرا از قبیل بازپرس پرونده و دادیاران، اقدام به کشف جرم، تعیین مجرم، تحقیق در خصوص جرم ارتکابی و مواردی از این قبیل نماید .
دادستان صلاحیت صدور رای ندارد ؛ بلکه صرفا برای دفاع از منافع عمومی شهروندان، در صورت وجود شواهد و قرائن کافی دال بر ارتکاب جرم ، به نمایندگی از عموم مردم ، متهمان را تحت تعقیب کیفری قرار میدهد و برای آنها کیفرخواست صادر میکند تا قاضی دادگاه، با ملاحظه نظریات وی، بتواند رای صادر کند. هرچند قاضی، موظف به پیروی از نظریات دادستان نیست و استقلال رای دارد .
تفاوت قاضی با بازپرس چیست؟
بر اساس قانون آیین دادرسی کیفری، به شخصی که وظیفهاش، انجام تحقیقات مقدماتی، رسیدگی به چگونگی وقوع یک جرم، پیدا کردن متهم و بازجویی از او است..بازپرس، یک مقام قضایی است که در دادسرا، فعالیت میکند
در حالی که قاضی چنین وظیفهای ندارد بلکه تحقیقات صورت گرفته را بررسی نموده و با توجه به آن اقدام به صدور رأی میکند. علاوه بر آن بازپرس در دادسرا فعالیت میکند درحالی که فعالیت قاضی در دادگاه است.
بازپرس، سومین مقام قضایی، در سلسله مراتب مقامات قضایی دادسرا، بعد از دادستان و معاون وی است و بعد از او دادیار قرار دارد که هر زمان، شکایتی به بازپرس برسد یا دادستان، پروندهای را به او ارجاع دهد، موظف است به آن رسیدگی کند و حقیقت را درباره اینکه آیا واقعا جرم رخ داده است یا نه و اگر رخ داده، چگونه به وقوع پیوسته است، کشف کند.
تفاوت قاضی با بازپرس این است که ممکن است وظیفه هر دو شبیه باشد و هردو تلاش برای کشف جرم و جلوگیری از ضایع شدن حق مردم تلاش کنند، اما از لحاظ جایگاه و مقام، مقام قاضی از بازپرس بالاتر است.
باید یادآور شد که تفاوت قاضی با بازپرس در توانیی رأی صادر کردن است که قاضی میتواند در دادگاه رای صادر کند. در حالی که بازپرس هرگز توان صدور رأی و تعیین مجازات را ندارد. اما بازپرس میتواند چند نوع قرار صادر کند مثل قرار جلب به دادرسی، قرار منع تعقیب متهم و … . اما در این خصوص نیز باید توجه داشت که قرارهای صادره از سوی بازپرس اگر از جانب دادستان تأیید شود به دادگاه ارسال میشود و در نهایت این قاضی است که حکم صادر میکند.
از دیگر تفاوت قاضی و بازپرس این است که
در شغل بازپرس تعطیلی وجود ندارد، چون وقتی که قاضی آن پرونده به طور دائم درحال رسیدگی به آن پرونده است، بازپرس نیز نمیتواند به تعطیلات یا مرخصی برود و باید به صورت مداوم درحال تعقیب و جمعآوری ادله برای آن جرم تحقق یافته باشد.
ساختار دادگاه
به گفته لوئیزا ماریا گونتوسکا، ساختار دادگاههای ایران شامل دادگاههای انقلاب، دادگاههای عمومی، دادگاههای صلح و دادگاههای عالی استیناف است. ۷۰ شعبه دادگاههای انقلاب وجود دارد. دادگاههای عمومی متشکل از مدنی ، مدنی ویژه ،جنایتکار درجه یک و کیفری کلاس دوم است. دادگاههای صلح به دادگاههای عادی و دادگاههای صلح مستقل و شورای عالی قضایی ایران تقسیم میشوند.
ساختار دادسرا
دادسراها، از جمله آن نهادهای قضایی میباشند که دارای وظیفه مشخصی بوده و در تمامی حوزههای قضایی شهرستانها وجود دارد. وظیفه دادسرا شامل کشف جرم، تعقیب متهم، اجرای احکام کیفری و ارسال و ارائه مدرک مربوطه به پرونده میباشد.
عملکرد دادستان
هرگاه فردی با وقوع جرمی رو به رو شود، می تواند به دادسرای حوزه وقوع جرم مراجعه نماید. در این مرحله وی باید برگه شکوائیه را تنظیم نماید و به دادسرا تحویل دهد. هر زمان که دادسرا متوجه وقوع جرمی شود، وارد عمل شده و به تحقیقات لازم میپردازد. در خصوص برخی از جرایمی که نیاز به شاکی داشته باشد، تنها در صورت وجود شکایت، دادستان میتواند وارد عمل شده و به بررسی بپردازد.
دادستان میتواند هر زمانی که لازم باشد پرونده را درخواست نموده و مورد مطالعه قرار دهد. در صورت مشاهده نقصی در پرونده، وی از بازپرس می خواهد که در جهت تکمیل پرونده اقدام نموده و تحقیقات لازم را انجام دهد. زمانی که بازپرس قرار نهایی خود را صادر مینماید، دادستان می تواند بر قرار صادر شده نظارت نماید.
دادستان وظیفه دارد که در صورت اثبات جرم کیفرخواست را صادر نماید و جهت صدور حکم به دادگاه ارسال کند. کیفرخواست، درخواست تعیین کیفر برای فرد مجرم است که در آن مشخصات طرفین پرونده، نوع اتهام، ادله اثبات جرم و مستندات قانونی آن قید میگردد.
دادگاههای جزایی بدون کیفرخواست دادستان حق شروع رسیدگی به پروندهها را ندارند. جلسات دادگاههای کیفری بدون حضور دادستان رسمیت نخواهد داشت. باید دادستان شخصا در دادگاه حضور یافته و یا نماینده قانونی خود را به دادگاه بفرستد. پس از صدور حکم قاضی هم، حکم وی برای اجرا به دادسرا ارسال میگردد. قسمت معاونت اجرای احکام کیفری دادسرا که تحت نظارت دادستان هستند عمل میکنند.
فرق قاضی با دادستان در زمینه وظایف
قاضی و دادستان دو مقام متفاوت هستند، دارای وظایف و اختیارات متفاوتی نیز میباشند، در واقع یکی از فرقهای قاضی با دادستان در وظایف و اختیارات آنها است. مطابق با اصل 167 قانون اساسی، قاضی شخصی است که با توجه به قوانین و مقررات مدون کشور به بررسی پروندهها میپردازد و حکم متناسب با آنها را صادر مینماید.
با توجه به قوانین، قاضی نتواند حکم مطابق با جرم را بیابد باید با در نظر گرفتن منابع معتبر، فتواها، مدارک موجود و علم خود پرونده را قضاوت نماید.
دادستان ، وظیفه شروع به تعقیب جرم را به عهده دارد. به همین دلیل، در صورت وجود شکایت شاکی یا مدعی خصوصی، اعلام جرم توسط هر یک از ضابطان قضایی، مقامات رسمی یا افراد موثق، اظهار یا اقرار خود متهم ، وقوع یکی از جرایم مشهود و یا اطلاع یافتن دادستان از وقوع جرایم به هر طریقی ، سبب میشود که دادستان، اقدام به تعقیب مجرم نماید. البته ، در صورتی که بزه دیده مجنون یا صغیر بوده و یا ولی یا قیم بزه دیده، قادر به شکایت از جرم نباشند، دادستان موظف به تعقیب جرم است.
یک قاضی نمیتواند به دلیل نبودن قوانین متناسب از رسیدگی به پرونده های مختلف خودداری کند. وی موظف است به هر شکلی که میتواند برای دعاوی احکام متناسب را صادر نموده و پرونده را مختومه نماید.
وظیفه دادستان ریاست بر دادسرا میباشد که با همکاری سایر مقامات دادسرا مانند بازپرس و دادیار به انجام وظایف خود میپردازد. این مجموعه به کشف جرم و تعقیب مجرمان اهتمام دارند و در صورتی که به هر دلیلی دادستان حضور نداشته باشد، معاون او موظف است که از جانب وی به انجام وظایف دادستان بپردازد.
بر اساس اصل 167 قانون اساسی ، قاضی به شخصی گفته می شود که وظیفه دارد تلاش کند حکم هر پرونده را با توجه به قوانین مدون و مصوب ، پیدا کرده و رای صادر کند . اگر هم در قوانین مدون ، نتواند حکم پرونده را پیدا کند ، با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوای معتبر ، می بایست حکم صادر کند .
دادستان موظف است که تعقیب جرم را آغاز نماید. به همین دلیل هنگامی که وی به هر شکلی از وقوع جرمی مطلع شود، شروع وظایف وی خواهد بود. ممکن است دادستان از طریق اعتراف متهم، اطلاع شهروندان، اعلام توسط ضابطان قضایی و افراد مورد اعتماد از وقوع جرم اطلاع یابد. به هر صورت پس از مطلع شدن باید اقدام به بررسی نموده و وقوع جرم و یا عدم آن را به اثبات برساند.
دادستان در مواردی که مدارکی برای احتمال ارتکاب جرم توسط متهم وجود داشته باشد، باید کیفرخواست را صادر نموده و به همراه پرونده به دادگاه ارجاع دهد تا قاضی رای لازم را صادر نماید. البته در این خصوص، ابتدا باید تحقیقات لازم توسط بازپرس صورت گرفته و در صورت وجود ادله محکم قرار جلب دادرسی صادر شده و به دادستان ارسال گردد.
صدور سایر قرارهای نهایی دادسرا که توسط بازپرس صادر میشود، از قبیل قرار منع تعقیب، موقوفی تعقیب و توقف تحقیقات نیز، اظهارنظر نهایی، از وظایف دادستان است و به عبارت دیگر، دادستان باید با این قرارها، موافق باشد؛ در غیر این صورت، اگر دادستان با نظر بازپرس مخالف بوده و بازپرس نظر وی را نپذیرد، تعیین تکلیف موضوع، به عهده قاضی دادگاه است. لازم به ذکر است که اگر جرم ارتکابی، در صلاحیت دادگاه کیفری یک باشد، دادستان یا نماینده دادستان، موظف هستند که در دادگاه حضور داشته و از کیفرخواست صادره ، دفاع نمایند .
تفاوت رسیدگی دعاوی حقوقی با دعاوی کیفری
پروندههای کیفری ابتدا در دادسرا مورد رسیدگی قرار میگیرد و بعد از آن به دادگاه ارجاع داده خواهد شد اما پروندههای حقوقی مستقیم در دادگاه پیگیری خواهد شد و لازم نیست که در دادسرا در خصوص این پروندهها رسیدگی اولیه صورت گیرد.
هزینهی دادرسی دعاوی کیفری، بهجز هرینه دادرسی کیفری علیه صادرکننده چک بلامحل که باتوجه به مبلغ مندرج در چک تعیین میشود، در هر مرحله از رسیدگی، یکسان است. ولی هزینهی دادرسی دعاوی حقوقی در دادگاه متغیر و متناسب با بهای خواستهی خواهان میباشد. این هزینه، در هر مرحله از رسیدگی متفاوت بوده و میزان آن، همهساله، در تعرفههای خدمات قضایی اعلام میگردد.
وکیل مدافع در دادگاه و دادسرا
اگر برای پاسخگویی یا برای بیان شکایت از موضوعی به دادگاه یا دادسرا میروید، لازم است که بتوانید به خوبی از حق خود دفاع کنید و درباره آن موضوع توضیح دهید. یک اقدام مناسب برای این شرایط، ارایه یک لایحه قوی به مرجع قضایی است که درباره پرونده شما توضیح دهد. در چنین شرایطی مناسب است که تنظیم لایحه را به وکیل دفتر حقوقی حقگرا بسپارید.
بدون شک تنظیم و نوشتن لایحه نیز کاری زمانبر است که نیاز به دقت زیادی و علم کافی دارد. به همین دلیل، شما میتوانید در رابطه با آن، با وکیل مجرب حقگرا صحبت کنید تا شیوه انجام این لایحه، برای شما مشخص شود.