قتل غیر عمد
قتل غیر عمد در مفهوم کلی خود در قانون مجازات یا
شبه عمد است و یا
خطایی محض و با بیاحتیاطی، بی مبالاتی، نداشتن مهارت و عدم رعایت نظامات میباشد که میتوان تمام این عناوین را تحت عنوان تقصیر تفسیر کرد. هر کدام از این قتلها در بندهای ماده ۲۹۵ تعریف شدهاند . بنابراین تعریف اگر عملی نوعا کشنده نباشد ولی بر اثر اتفاق مرگ را به دنبال بیاورند شبه عمد و اگر قاتل بدون این که قصد قتل را داشته باشد به انجام عملی ـ چه نوعا کشنده باشد و چه نباشد ، چه مشروع باشد و چه نباشد ـ بر روی یک غیر انسان بپردازد. مثل شلیک به یک شکار ولی این عمل باعث رخ دادن جنایتی بر روی یک انسان مثلا قتل انسانی که به طور غیر قابل پیش بینیای در معرض تیر قرار بگیرد شود ، عمل خطای محض است .
در حکم خطای محض
جنایاتی و بزهکاریهایی ک بدست کسان دیوانه و مجنون، صغیر (پسران پیش از سن ۱۵ سال قمری و دختران پیش از نه سال قمری) یا در زمان خواب رخ دهد.
قتل غیر عمد از نوع قتل خطای محض در جرایم کیفری به ۳ حالت مختلف بیان میشود:
- وقتی که عمل قتل در حالت خواب یا بیهوشی رخ دهد. مثلا شخصی بر اثر غلتیدن درخواب باعث مرگ فرد دیگر شود. در این صورت قتل غیر عمد است. ( مانند مادری که به هنگام شیر دادن به نوزاد خود بخواب رفته و ندانسته بر روی نوزاد می غلتد).
- قتل غیر عمدی که توسط فرد صغیر یا مجنون رخ دهد، نیز خطای محض است. چون از روی عقل و تصمیم و شعور نبوده است.
- حالتی که شخص قصد کشتن کسی را ندارد و قصد انجام عمل منجر به قتل هم ندارد و کسی را برای انجام عمل روی او در نظر ندارد اما منجر به
قتل غیر عمد و مرگ شود. مثلا شکارچی برای شکار خود تیر میزند. اما بر حسب خطا به یک انسان برخورد کرده و باعث مرگ میشود. دقت کنید که آن فرد مقتول اصلا هدف فرد نبوده است.
جنایت شبهعمد
قتل شبه عمد زمانی است که جانی یا کشنده قصد و انگیزه کشتن آن کس را نداشته و کار او نیز نوعأ کشنده نبوده ولی کار و کنش منجر به قتل را با نیت قبلی انجام داده است. در ماده ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی نمونههای این گونه بزه و جنایت اینچنین نامبرده شدهاند «مانند آنکه کسی را به انگیزه پرورش و تأدیب به شیوه ای که نوعأ سبب جنایت و بزهکاری نمیشود بزند و اتفاقاً و ناگهانی موجب جنایت گردد، یا پزشکی مباشرتاً بیماری را به طور متعارف و به روال درمان کند و اتفاقأ و ناگهانی سبب جنایت بر او شود».
قتل شبهعمد دارای سه حالت است:
حالت اول: حالتی است که شخص قصد کشتن شخص دیگری را ندارد اما قصد فعل یعنی قصد انجام رفتاری را دارد اما آن فعل و رفتار صورت گرفته به لحاظ عرفی کشنده نیست. مثل آنچه که در تصادفات رانندگی رخ میدهد. شخص الف ( راننده ) قصد کشتن شخص ب ( عابر پیاده ) را ندارد، رفتار و فعل او ( رانندگی ) به لحاظ عرفی کشنده نیست اما تقصیر راننده مثلا داشتن سرعت زیاد سبب مرگ عابر میشود. این نوع قتل،
شبه عمد است. مثال دیگر قتل ناشی از اشتباهات پزشکی است که پزشک قصد کشتن بیمار را ندارد، عمل او هم به لحاظ عرفی کشنده نیست اما در اثر تقصیر، بیمار کشته میشود. بدیهی است که هر زمان عمل مرتکب به لحاظ عرفی کشنده باشد نوع قتل هم تغییر میکند و عمدی میشود.
حالت دوم: حالتی است که شخص نسبت به موضوع جهل داشته باشد. مثلا شخص الف میخواسته رفتاری را نسبت به یک شیء یا یک حیوان انجام دهد، بعدا مشخص میشود که اشتباه کرده و موضوع در حقیقت انسان بوده نه شیء یا حیوان. در اینجا نسبت به مقتول نه قصد کشتن او را داشته و نه رفتارش به لحاظ عرفی کشنده بوده بلکه صرفا نسبت به موضوع جاهل بوده و اشتباه کرده است. بدیهی است که اگر قصد کشتن داشته یا رفتارش کشنده باشد، قتل واقع شده عمدی است.
حالت سوم: شبیه حالت اول است. یعنی حالتی که شخص مرتکب تقصیر میشود. اعم از اینکه بیاحتیاطی کند. بیمبالاتی کند. مقررات را رعایت نکند. یا در عمل خود مهارت نداشته باشد. آنچه که باعث شبه عمد شدن عمل شخص میشود، آن است که قصد کشتن ندارد و رفتارش هم به لحاظ عرفی کشنده نیست. همانند مثال
قتل در تصادفات رانندگی.