گرفتن خسارت فسخ قرارداد
مهر ۱۰, ۱۴۰۳مراحل رسیدگی فرجام خواهی
مهر ۱۰, ۱۴۰۳
حکم غیابی به نوعی رای صادر شده از محاکم قضایی گفته میشود. این رای در صورتی صادر میشود که خوانده یا متهم در دادگاه حضور نداشته باشند و وکیل یا نماینده قانونی خود را نیز برای حضور در دادگاه نفرستاده باشند. اعتبار حکم غیابی دادگاهها همانند سایر احکام صادره از دادگاهها است.
در صورتی که در قوانين كشورها على رغم تأكيد بر حضور طرفين در امر دادرسی، رسيدگى غيابى نيز تجويز شده است.احکامی که توسط دادگاه صادر میشود را میتوان به دو دسته احکام حضوری و احکام غیابی تقسیمبندی کرد که اصل بر حضوری بودن حکم دادگاه است.
حکم غیابی
حکم غیابی اصطلاحی است در علم حقوق، از حکمی که دادگاه در غیاب مدعیعلیه صادر میکند، خواه به سود وی باشد خواه به ضرر او.
صدور حکم غیابی تحت شرایطی مشروع دانسته میشود.
حکم غیابی، حکمی است که در آن فرد محکوم علیه در دادگاه حضور نداشته باشد. بدین منظور که اگر در هنگام اقامه دعوی محکومله در دادگاه فرد محکوم علیه در هیچ یک از جلسات دادرسی حضور نداشته و برای این عدم حضور خود هیچگونه لایحه یا دفاعیه کتبی ارسال نکرده باشد و اخطاریه یا ابلاغیه برای وی فرستاده نشده باشد، حکمی که توسط قضات دادگاه صادر خواهد شد، غیابی تعریف میشود.
حکم غیابی در محاکم حقوقی
صدور حکم غیابی در دادگاه حقوقی زمانی اتفاق میافتد که مطابق ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی، خوانده، وکیل، قائم مقام یا نماینده قانونی او در دادگاه حضور نداشته باشد، لایحه دفاعیه ارسال نکرده باشد یا اخطاریه دادرسی به او ابلاغ واقعی نشده باشد.
حکم غیابی در محاکم کیفری
درباره حکم غیابی کیفری ماده ۴۰۶ آیین دادرسی کیفری اجرا میشود. بر اساس این ماده قانونی، شرایط حکم غیابی به جز جرائمی که تنها جنبه حقاللهی دارند یا همان جرائمی که از نظر شرع مقدس معصیت هستند، شبیه به شرایط حکم غیابی در محاکم حقوقی است. در مورد چنین جرائمی اگر متهم یا وکیل او در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده باشند یا لایحه دفاعیه ارسال نکرده باشند، رای دادگاه پس از رسیدگی غیابی خواهد بود.
نکته درباره رای غیابی در محاکم کیفری این است که بر طبق تبصره ۱ ماده ۴۰۶ قانون آیین دادرسی کیفری، «هرگاه متهم در جلسه رسیدگی حاضر و در فاصله تنفس یا هنگام دادرسی بدون عذر موجه غائب شود، دادگاه رسیدگی را ادامه میدهد. در این صورت حکمی که صادر میشود، حضوری است.»
حکم حضوری
یکی از اصول مهمی که دادگاههای حقوقی و کیفری باید در رسیدگی به پروندهها رعایت کنند، حضوریبودن رسیدگی است. حضوریبودن رسیدگی بدین معناست که طرف دعوا حق دارد در جلسات رسیدگیِ دادگاه حضور یافته و ضمن شنیدن سخنان مدّعی، از حقوق خود (شخصاً یا از طریق وکیل) دفاع کند. بنابراین، لازم است که خوانده (در پروندهی حقوقی) و متّهم (در پروندهی کیفری) نزد قاضی دادگاه حاضر شوند.
حکم دادگاه در تمام موارد حضوری است؛ مگر اینکه حکم شرایط حکم غیابی را داشته باشد. بنابراین چنانچه خوانده در یکی از جلسات دادرسی حضور پیدا کند یا اینکه ابلاغ خوانده به صورت واقعی اتفاق افتاده باشد، صدور حکم دادگاه به صورت حضوری است. حتی اگر خوانده فقط در یکی از جلسات دادرسی حضور پیدا کرده باشد.
تفاوت حکم غیابی و حکم حضوی
یکی از روشهای اعتراض به رای دادگاه واخواهی است. واخواهی تنها میتواند از طرف خواندهای که حکم غیابی به ضرر او صادر شده است مطرح شود. پس تشخیص اینکه حکمی حضوری است یا غیابی، از این لحاظ مفید است که در قانون برای احکام غیابی امکان واخواهی پیشبینی شده است ولی آرایی که به صورت حضوری صادر میشوند ، امکان واخواهی ندارند .
یکی از مهم ترین تفاوتهای این دو نوع حکم در امکان واخواهی از احکامی است که به صورت غیابی صادر شدهاند.بنابراین احکام غیابی دادگاههای حقوقی و کیفری علاوه بر اینکه قابل اعتراض در قالب واخواهیاند، در صورت وجود سایر شرایط، میتوانند از طریق تجدیدنظرخواهی یا فرجامخواهی هم قابل اعتراض باشند.
البته اصل بر حضوری بودن احکام دادگاهها است. در نتیجه غیابی بودن حکم استثناء است و در این خصوص تفسیر باید در محدوده نص قانون انجام شود و حال اگر نسبت به حضوری یا غیابی بودن، شک نماییم باید اصل را بر حضوری بودن بگذاریم.
تفاوت قرار غیابی و حکم غیابی
قرار غیابی
طبق ماده ۲۹۹ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، هرگاه دادگاه تصمیمی بگیرد که مربوط به ماهیت دعوا نباشد یا قاطع دعوا محسوب نشود، آن تصمیم، قرار نامیده میشود.
باید به این نکته توجه داشت که در دادرسی قرار غیابی وجود ندارد و فقط احکام دادگاههای حقوقی ممکن است غیابی محسوب شوند .
حکم غیابی
طبق مادهی ۳۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی «حکم دادگاه حضوری است، مگر اینکه خوانده یا وکیل یا قائممقام یا نماینده قانونی وی در هیچیک از جلسات دادگاه حاضر نشده و بهطور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه ابلاغ واقعی نشده باشد.»
صدور رأی غیابی در مرحله تجدیدنظر
عقد اجاره
در قانون به موجب ماده ۴۶۱ قانون آیین دادرسی کیفری: «در مواردی که رأی دادگاه تجدیدنظر استان بر محکومیت متهم باشد و متهم یا وکیل او در هیچیک از مراحل دادرسی نخستین و تجدیدنظر حاضر نبوده و لایحه دفاعیه یا اعتراضیه هم نداده باشد، رأی دادگاه تجدیدنظر استان ظرف بیست روز پس از ابلاغ واقعی به متهم یا وکیل او، قابل واخواهی و رسیدگی در همان دادگاه است. رأیی که در این مرحله صادر میشود، قطعی است.»
شرایط
این ماده امکان صدور حکم غیابی در مرحله تجدیدنظر را پیشبینی کردهاست، صدور حکم غیابی در این مرحله منوط به عدم حضور متهم یا وکیل او در هیچیک از جلسات دادرسی نخستین و تجدید نظر و نیز ندادن لایحه دفاعیه یا اعتراضیه است.
مهلت واخواهی
مهلت واخواهی از احکام غیابی در مرحله تجدید نظر، بیست روز است.
مرجع واخواهی
رأی غیابی دادگاه تجدید نظر، قابل واخواهی در همان دادگاه است. عدهای معتقدند در این شرایط متهم حق واخواهی در دادگاه بدوی را از دست میدهد.
اعتبار حکم غیابی
با عنایت به قانون آیین دادرسی مدنی، در صورتی که حکمی به صورت غیابی، علیه شخصی صادر شد، آن حکم، اعتبار قانونی داشته و معتبر تلقی میگردد و قابل اجرا نیز خواهد بود. با این حال، معتبر بودن حکم غیابی یا رای غیر حضوری، مانع از آن نیست که نتوان اقدام به اعتراض به حکم غیابی نمود.
تا مادامی که حکم غیابی صادره از دادگاه، مورد واخواهی و در صورت برخورداری از حق تجدیدنظر خواهی، مورد تجدید نظر خواهی قرار نگرفته است، دارای اعتبار بوده و در صورت قطعی شدن، مفاد آن، لازم الاجرا میباشد.
اما، چنانچه محکوم علیه، در مهلت واخواهی یا در صورت از دست رفتن این مهلت، در صورتی که رای، قابل تجدیدنظر خواهی باشد، در مهلت تجدید نظر خواهی، نسبت به اعتراض به آن، اقدام کند و اعتراض وی، وارد دانسته شده و رای نقض گردد، اعتبار رای غیابی دادگاه از بین خواهد رفت و باید، مفاد حکم جدید که بعد از اعتراض واخواهی یا تجدیدنظر خواهی، صادر و قطعی شده، به اجرا گذاشته شود.
در مواردی که حکم غیابی یا همان رای غیرحضوری، قطعی شود اما، بعد از قطعیت، محکوم علیه، بتواند، با استفاده از جهات اعاده دادرسی حقوقی یا کیفری یا در صورتی که رای، قابل فرجام خواهی باشد، با فرجام خواهی، نسبت به این امور، اقدام نماید و رای غیابی قطعی شده، نقض گردد، اعتبار حکم غیابی، از دست خواهد رفت. به طور کلی،اعتبار رای غیابی دادگاه، تا زمانی است که نسبت به آن، اعتراض نگردیده و یا در صورت اعتراض، اعتراض نسبت به آن، پذیرفته نشده است.
رأی غیابی در دادرسیهای کیفری
در دادرسیهای کیفری معمولا با شاکی، متهم و کیفرخواست صادرشده از سوی دادسرا و نهایتا رأی دادگاه روبهرو خواهید شد. البته رسیدگی به برخی جرائم، نیازی به وجود شاکی و اعلام جرم توسط وی ندارد مانند محاربه.
دربارهی رأی غیابی، در ماده ۴۰۶ ق. آیین دادرسی کیفری چنین آمده است:
«در تمام جرائم، بهاستثنای جرائمی که فقط جنبهی حقّاللهی دارند، هرگاه متهم یا وکیل او در هیچیک از جلسات دادگاه حاضر نشود و لایحهی دفاعیه هم نفرستاده باشد، دادگاه پس از رسیدگی، رأی غیابی صادر میکند. در این صورت چنانچه رأی دادگاه مبنی بر محکومیّت متّهم باشد، ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ واقعیِ رأی، قابل واخواهی در همان دادگاه است … مهلت واخواهی برای اشخاص مقیم خارج از کشور، دو ماه است.»
تبصرهی ۳ ماده ق. آیین دادرسی کیفری: «در جرائمی که فقط جنبهی حقّاللهی دارند، هرگاه محتویات پرونده، مجرمیّت متّهم را اثبات نکند و تحقیق از متّهم ضروری نباشد، دادگاه میتواند بدون حضور متّهم، رأی بر برائت او صادر کند.»
دربارهی رأی غیابی در دادرسیهای کیفری، نکات زیر باید در نظر گرفته شود:
1.
رأی دادگاه نسبت به شاکی همیشه حضوری بوده و به هیچ وجه قابل واخواهی از سوی وی نیست. همچنین در جرائمی که شاکی خصوصی ندارند مانند جرائم علیه امنیت و آسایش عمومی از قبیل: محاربه و اختلاس، رأی صادرشده نسبت به دادستانی که علیه متّهم کیفرخواست صادر کرده نیز همیشه حضوری و غیرقابل واخواهی از سوی مقام مذکور است.
2.
ملاک عدم حضور متّهم یا وکیل وی و لایحه نفرستادن آنها، در مرحلهی محاکمه و در دادگاه است؛ بنابراین اگر متّهم یا وکیلش در مرحلهی تحقیقات مقدّماتی در دادسرا حاضر شوند یا لایحه بفرستند، ولی در مرحلهی رسیدگی و محاکمه در دادگاه حضور نداشته باشند، رأی دادگاه نسبت به چنین متهمی باز هم غیابی و قابل اعتراض در قالب واخواهی است.
3.
حکم برائت یا محکومیّت متّهم، هر دو میتوانند در صورت وجود شرایط ماده ۴۰۶ مذکور، غیابی باشند. امّا از آنجا که عقلاً هیچ نفعی برای متّهم در اعتراض به حکم برائت وی از ارتکاب جرم وجود ندارد، حتّی اگر وی در هیچیک از جلسات دادگاه حضور نداشته باشد، باز هم حکم برائت صادر شده در مورد وی غیرقابل واخواهی خواهد بود.
باید یادآوری کرد که احکام غیابی دادگاههای حقوقی و دادگاههای کیفری علاوه بر اینکه قابل اعتراض در قالب واخواهیاند، در صورت وجود سایر شرایط، میتوانند از طریق تجدیدنظرخواهی یا فرجامخواهی هم قابل اعتراض باشند.
رأی غیابی در دادرسیهای حقوقی
در دادرسیهایحقوقی، خواهان با تقدیم دادخواست به دادگاه ادّعا میکند که طرف دعوا یعنی خوانده حقی را از وی تضییع یا انکار کرده و بر این اساس از دادگاه درخواست رسیدگی میکند.
با توجّه به مادهی ۳۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی «حکم دادگاه حضوری است، مگر اینکه خوانده یا وکیل یا قائممقام یا نماینده قانونی وی در هیچیک از جلسات دادگاه حاضر نشده و بهطور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه ابلاغ واقعی نشده باشد.»
بهعلاوه مطابق ماده ۳۰۵ همان قانون «محکومعلیه غایب حق دارد به حکم غیابی اعتراض نماید. این اعتراض واخواهی نامیده میشود. دادخواست واخواهی در دادگاه صادرکننده حکم غیابی قابل رسیدگی است.»
شرایط آراء غیابی صادرشده از دادگاههای حقوقی (غیرکیفری) بهشرح زیر است:
1.
فقط احکام دادگاههای حقوقی ممکن است غیابی محسوب شوند و قرارها هیچگاه غیابی نیستند. (حکم رأیی است که دادگاه پس از ورود به ماهیّت دعوا و تعیین تکلیف نهایی آن صادر میکند و اگر رأی دادگاه یکی از این دو ویژگی را نداشته باشد، به آن قرار گفته میشود. در نتیجه قرار تصمیمی است که یا در ماهیت دعوا نیست، مانند قرار ردّ دادخواست یا تکلیف دعوا را معلوم نمیکند، مانند قرار ارجاع به کارشناس.)
2.
حکم دادگاه فقط نسبت به خواندهی دعوا میتواند غیابی باشد. حکم دادگاه نسبت به خواهان، یعنی کسی که دادخواست به دادگاه میدهد و مدّعی است کسی حق وی را ضایع کرده است، همیشه حضوری است.
3.
حکم دادگاه نسبت به خوانده، در صورتی غیابی محسوب میشود که حداقل قسمتی از آن بهضرر وی باشد. یعنی اگر حکم دادگاه تماماً بهنفع خوانده باشد، رأی صادرشده غیابی نیست، حتّی اگر خواندهدر هیچیک از جلسات دادرسی حضور نداشته و لایحهای نفرستاده باشد.
زیرا تشخیص حضوری یا غیابی بودن حکم، برای تشخیص امکان اعتراض به حکم غیابی در قالب واخواهی است؛ پس اگر حکم دادگاه تماماً بهنفع خوانده باشد، قابل اعتراض نیست و غیابی بودن آن هم موضوعیّت پیدا نخواهدکرد. البته با تعبیر دیگری میتوان گفت که هرچند حکم صادرشده در اینگونه موارد نیز ممکن است غیابی باشد، ولی، چون نفعی در اعتراض به آن وجود ندارد، غیرقابل واخواهی است.
4.
برای غیابی محسوبشدن حکم، باید خوانده یا وکیل یا قائممقام یا نمایندهی قانونی وی در هیچیک از جلسات دادرسی حاضر نشده باشند. البته صرف حضور فیزیکی باعث تبدیل شدن حکم غیابی به حکم حضوری نیست و ملاک حضوری بودن، ایجاد امکان دفاع برای خوانده یا نمایندهی وی در اولین جلسهی دادرسی است.
5.
برای غیابی محسوبشدن حکم باید این افراد بهطور کتبی نیز دفاع ننموده باشند. یعنی اگر وکیل خوانده حتی یکبار لایحهای برای دفاع از موکل خود به دادگاه فرستاده باشد، حکم صادرشده در نهایت حضوری بوده و بهتبع آن، قابل واخواهی هم نخواهد بود؛ اگرچه خود خوانده یا وکیل یا قائممقام یا نمایندهی قانونی وی نیز در هیچیک از جلسات دادرسی حاضر نشده باشند.
6.
اگر اخطاریهی دادگاه، به خود خوانده ابلاغ شده باشد؛ یا به هر نحو دیگری، خود خوانده از وجود دعوا علیه خود آگاه بوده باشد، در این صورت نیز حکم صادره حضوری بوده و قابل واخواهی نخواهد بود. درنتیجه، فقط در مواردی که اثبات شود خوانده از وجود دعوا علیه خود ناآگاه بوده، ممکن است در نهایت با حکم غیابی مواجه شویم و به تبع آن، امکان واخواهی از حکم را برای وی به رسمیّت بشناسیم.
حکم غیابی در مرحله بدوی
شرایط حکم غیابی از قرار ذیل است ودر صورت عدم وجود هریک از پنج شرط زیر، رای حضوری محسوب خواهد شد:
● خوانده در هیچ یک از جلسات دادرسی شرکت نکند.
● وکیل، نماینده یا قائم مقام در جلسه دادرسی نداشته باشد.
● لایحه دفاعیه تقدیم نکند.
● اخطار دعوت به جلسه دادرسی ابلاغ واقعی نشده باشد.
● حکم جزئا یا کلاً علیه خوانده باشد.
حکم غیابی در مرحله تجدیدنظر
به موجب در ماده ۳۶۴ قانون آئین دادرسی سه شرط برای احراز حکم غیابی در مرحله تجدیدنظر وجود دارد ودر صورت عدم وجود هریک از سه شرط زیر، رای حضوری محسوب خواهد شد:
● رای دادگاه تجدید نظر مبنی بر محکومیت خوانده باشد.
● خوانده یا وکیل یا قائم مقام قانونی وی در هیچ یک از جلسات حضور نداشته باشد.
● لایحه دفاعیه و یا اعتراضیهای هم نداده باشند.
بنابراین در مرحله تجدیدنظر ابلاغ واقعی اخطاریه مانع اعتراض به رأی نخواهد بود، بلکه عدم حضور خوانده در هیچ یک از مراحل دادرسی و عدم ارسال لایحه دفاعیه یا اعتراضیه، سبب میشود که محکوم علیه حق داشته باشد نسبت به رأی صادره در همان دادگاه اعتراض نماید.
اعتراض به حکم غیابی
اعتراض به حکم غیابی و تجدیدنظرخواهی از آن باید در همان مرجع حقوقی انجام شود که رای غیابی بدوی یا اولیه را صادر کرده است. اگر این حکم را دادگاه حقوقی یا کیفری صادر کرده همان دادگاه و در صورتی که شورای حل اختلاف صادرکننده این رای است، این شورا مرجع تجدیدنظرخواهی از حکم غیابی خواهد بود.
با توجه به ماده قانونی، محکوم علیهی که غایب بوده واخواهی از حکم غیابی دادگاه کیفری، تا ده روز از تاریخ ابلاغ حکم غیابی حق دارد به آن اعتراض کند. ماده ۱۰ قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب نیز حق اعتراض برای محکوم علیه غایب را پیشبینی کرده مگر این که رضایت او به حکم یا اعراض وی از این حق ثابت شده باشد.
اما واخواهی از رای غیابی دادگاه حقوقی برای افراد مقیم ایران ۲۰ روز پس از ابلاغ واقعی حکم و برای ساکنین خارج از کشور ۲ ماه پس از این تاریخ است.
آثار اعتراض به رای غیابی
اعتراض به رأی غیابی را دارای دو اثر تعلیقی و الغایی دانستهاند، مقصود از اثر الغایی، اختیار دادگاه در تبرئه محکوم قبلی یا تعیین همان میزان محکومیت سابق یا بیش از آن در رأی حضوری است.
نحوه اجرای احکام غیابی
در خصوص نحوه اجرای احکام غیابی، لازم به به ذکر است که نیازی به به ابلاغ واقعی این احکام برای لازم الاجرا بودن آنها نیست، بلکه صرف ابلاغ قانونی و انقضاء مواعد مورد اشاره، حکم را قابل اجرا میکند، همچنین امکان واخواهی از این حکم از سوی محکوم علیه حتی در حین اجرا نیز به شرط واقعی نبودن ابلاغ وجود دارد.
حکم غیابی پس از ابلاغ (اعم از این که ابلاغ واقعی باشد یا قانونی) و سپری شدن مهلت قانونی و قطعی شدن قابل اجرا است.
به موجب موارد قانونی تشکیل دادگاه حقوقی ۱ و دادگاه حقوقی ۲، اعتراض محکوم علیه مانع از اجرای حکم نخواهد بود، مگر این که نحوه اجرای حکم موجب تضییع حق احتمالی از محکوم علیه باشد.
ماده ۱۱ قانون تشکیل دادگاههای حقوقی ۱ و دادگاه حقوقی ۲ نیز مقرر میدارد:
چنانچه محکوم علیه پس از اجرای حکم از مفاد آن مطلع شده و واخواهی نماید و در رسیدگی بعدی حکم به نفع و اخواه صادر شود در صورتی که مدعی سبب ورود ضرر باشد، محکوم به پرداخت ضرر ناشی از اجرای حکم اولی به و اخواه میباشد.
البته اجرای حکم غیابی که بر اساس قانون اصلاح بعضی از مواد قانون آیین دادرسی مدنی صادر میگردد با مراتب فوق تفاوت دارد؛ مطابق قانون، حکم غیابی که بر اساس ماده ۶ قانون صادر میگردد قابل اجرا است؛ لیکن محکوم به در صورتی به محکوم له داده میشود که حکم و اجرائیه به محکوم علیه ابلاغ واقعی شده و وی در مهلت قانونی واخواهی نکرده باشد.
مادامی که محکوم علیه از مفاد حکم و اجرائیه واقعا اطلاع حاصل نکرده باشد محکوم به، تا سپری شدن مهلت مقرر در صندوق دادگستری نگاهداری میگردد؛ تشخیص وقوع یا عدم وقوع ابلاغ واقعی با دادگاه صادرکننده دستور اجرایی میباشد و با عنایت به ماده ۹ این قانون، هرگاه محکوم علیه به حکم غیابی اعتراض کند مال توقیف شده تا نتیجه قطعی دادرسی در بازداشت خواهد ماند.
شرایط صدور حکم غیابی
در اکثر موارد قضات دادگاه باید حکم دادگاه را به صورت حضوری صادر نمایند. مگر در مواقعی که شرایط ذیل برای صدور حکم غیابی کیفری موجود باشد:
● زمانی که خوانده یا وکیل حقگرا و یا قائم مقام قانونی او در هیچ یک از جلسات دادرسی حضور نداشته باشند.
● زمانی که خوانده هیچگونه دفاعیه کتبی برای محکمه نفرستاده باشد.
● اخطاریه یا احضاریه دادگاه به خود فرد خوانده ابلاغ واقعی نشده باشد.
شرایط رسیدگی غیابی
با توجه به مفاد ماده مرقوم، قانون با احراز شرایطی رسیدگی غیابی را در این فرض تجویز نموده که شرایط آن عبارت است از:
1. موضوع مطالبه وجه نقد باشد.
2. دعوی مستند به اسناد عادی باشد.
3. خواهان تقاضا کند که بدون اخطار به خوانده به دعوی رسیدگی شود.
4. اصول اسناد خواهان به دادگاه ارائه شود.
5. جز در مواردی که مستند دعوی اسناد مشمول ماده ۲۹۲ قانون تجارت باشد (ماده ۷ قانون تجارت ) هنگام صدور حکم غیابی، تامین کافی برای جبران خسارت احتمالی خوانده از خواهان اخذ شود.
موارد رسیدگی غیابی
به موجب قانون آیین دادرسی مدنی دادگاهها مجاز شدهاند که در موارد خاص در صورت «غیاب» خوانده به دعوی مطروحه رسیدگی و حکم لازم را صادر نمایند.
«غیاب» مذکور در قانون آیین دادرسی مدنی مفهومی گستردهتر از مورد غایب مفقود الاثر در قانون مدنی دارد. به موجب ماده (۱۰۱ ق. م.) غایب مفقود الاثر کسی است که از غیبت او مدت طولانی سپری شده و از وی خبری در دست نباشد. به عبارت دیگر در قانون آیین دادرسی مدنی، غایب اعم از غایب مفقود الاثر است زیرا به موجب این قانون اشخاصی که غایب مفقود الاثر (به شرحی که در قانون مدنی آمده است) نیستند، نیز تحت شمول این قانون قرار میگیرند.
بنابراین اگر شخص از دعوی مطروحه علیه خود اطلاع پیدا نکند و یا علی رغم اطلاع از وقت رسیدگی و دعوی مطروحه علیه خود، در جلسه دادرسی به لحاظ سفر یا استنکاف حضور پیدا نکند، رسیدگی به دعوی مدنی متوقف نخواهد شد و تحت شرایطی دادگاه به دعوی رسیدگی و حکم غیابی صادر مینماید. این شرایط با توجه به نوع دادرسی متفاوت خواهد بود که وکیل دفتر حقوقی حقگرا با بررسی شرایط بهترین راهکار را به شما پیشنهاد میکند و در طول روند دادگاه در کنار شما خواهد بود.