نحوه فسخ قرارداد خانه
تیر ۹, ۱۴۰۳حکم رشا و ارتشا
تیر ۹, ۱۴۰۳
حق اشتغال زن بر اساس قانون اساسی پذیرفته شده است و زنان نیز در کنار مردان عهده دار مشاغل متعدد و مهمی هستند .
یکی از مهمترین حقوقی که امروزه ضمن
عقد نکاح و در عقدنامه ذکر میشود ، حق اشتغال زنان است .
محدوده اشتغال زوجه و اختیار زوج در ایجاد محدودیت برای حفظ اساس خانواده در حقوق ایران بیان شده است.
گاهی علیرغم اینکه زن شاغل است ، متاهل و دارای همسر و فرزندانی نیز هست که انجام وظایف شغلی و مادری همسری وی را با چالش مواجه میسازد . به همین دلیل ، در قانون مدنی مواردی پیشبینی شده است که مرد با استناد به آنها بتواند
دادخواست منع اشتغال زوجه را به دادگاه ارائه کند و از اشتغال به کار زن ممانعت به عمل آورد .
منع کردن زن از کار یکی از مسائل مهمی است که در قوانین خانواده و دعاوی
طلاق به کرات دیده میشود. با توجه به اینکه در کشور ما معمولا ریاست خانواده با مرد است، مرد میتواند در شرایط خاص و درصورتیکه یک کار خاص موجب آسیب به خانواده شود
مانع از اشتغال زن در آن شغل شود.
اشتغال زن شوهردار و حق شوهر بر منع زن از کارکردن، از جمله مسائل و دعاوی است که معمولا و نه همیشه، پیرامون مساله تمکین مطرح میگردد.
عقد نکاح، ایجاد کننده حقوق و تکالیف متقابل برای زوجین است و هریک از این حقوق و تکالیف ناشی از
عقد نکاح، مسائل و دعاوی احتمالی مخصوص به خود را دارند که در صورت نیاز، امکان طرح دعوا در خصوص آنها و تقاضای صدور حکم، پیرامون مسائل ایجاد شده، وجود دارد.
حق اشتغال
اشتغال به کار به لحاظ شخصی و اجتماعی آثار مهمی خواهد داشت و راهی مناسب جهت تامین نیازهای مادی است. به لحاظ تاریخی ، اشتغال به کار عمدتا وظیفه مرد تلقی میشده و گاهی حق او تلقی میشد . اما امروزه اشتغال زنان به عنوان نوعی حق برای آنان مورد شناسایی و تضمین قرار گرفته است.
حق بر اشتغال از جمله حقوقي است كه دولت و مردم در مورد آنها هم تكليف سلبي دارند، به اين معنا كه دولت و مردم نبايد اشخاص را از انتخاب شغل مناسب خودشان محروم كنند و نميتوان اشخاص را از داشتن شغل و انتخاب شغل مناسب محروم كرد و هم آنكه تكليف دولت در اين مساله يك تكليف ايجابي نيز است و دولت بايد شرايطي فراهم كند تا براي اشخاص شغل ايجاد شود.
قانون اشتغال
در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و اسناد بينالمللي حقوق بشر ،حق بر اشتغال و حق بر داشتن شغل و آزادي انتخاب شغل شناسايي شده است
بر اساس نظر قانون گذار، زن باید از مرد، تمکین عام و خاص نموده و مقصود از تمکین عام، این است که زن، تابع امر همسر خود باشد. همین امر، این شبهه را برای برخی افراد ایجاد مینماید که آیا اشتغال زن با اذن همسر، از مسائل تمکین عام محسوب میگردد یا خیر و آیا زن برای شاغل بودن، باید رضایت همسر خود را جلب کند.
در قانون برای اشتغال به کار زنان محدودیتهایی نیز پیشبینی شده است.
حق اشتغال همه افراد جامعه در اصل بیست و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تضمین شده که بر اساس آن، هرکس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست ، بر گزیند و دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون، برای همه افراد اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد کند. این اصل، شامل حق اشتغال زنان نیز می شود و دولت موظف به رعایت آن شده است.
▢
ماده 1117 قانون مدنی، در خصوص اشتغال زن شوهردار و ارتباط آن با مصلحت خانواده، مقرر میدارد: "شوهر میتواند، زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد، منع کند."
▢
شغل زن شوهردار، نباید منافی مصلحت خانواده یا شان خود او یا شوهر وی باشد و تشخیص اینکه شغل و اشتغال زن شوهردار، با مصالح خانواده و یا حیثیت و شان خود او یا همسرش، منافات دارد، با دادگاه و قاضی رسیدگی کننده به این موضوع است.
شغل مورد نظر باید منافی با مصالح خانواده یا حیثیت شوهر یا خود زن باشد. متاسفانه در قوانین موجود معیار و تعریف دقیقی از مصالح خانواده و حیثیت نشده است و ملاک تشخیص در هر مورد با دادگاه رسیدگی کننده بوده که با توجه به دلایل و مدارک خواهان خواسته منع اشتغال بررسی میشود.
▢
در ماده 1171 قانون مدنی محدودیتهای اشتغال زنان مطرح شده است که عبارتند از : منافی بودن شغل زن با مصالح خانوادگی و با حیثیت خود زن یا مرد.
بر اساس این ماده ، " شوهر میتواند با تایید دادگاه زن خود را از اشتغال به شغلی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت خود یا زن باشد منع کند و دادخواست منع اشتغال زوجه را به دادگاه ارائه کند."
همچنین، "زن نیز میتواند از دادگاه تقاضای منع شوهر از اشتغال به شغل مذکور را بنماید. دادگاه در صورتی که اختلالی در امر معیشت خانواده ایجاد نشود، مرد را از اشتغال به شغل مذکور منع میکند. " البته ، اثبات این امور نیازمند مراجعه به دادگاه و گرفتن حکم دادگاه و پیگیری پرونده توسط وکیل مجرب دفتر حقوقی حقگرا میباشد.
مطابق قسمت دوم ماده ۱۸ قانون حمایت خانواده ۵۳ زن نیز میتوان مانع اشتغال شوهر خود شود. شق دوم این ماده میگوید: ” زن نیز میتواند از دادگاه چنین تقاضایی را به نماید. دادگاه در صورتی که اختلالی در امر معیشت خانواده ایجاد نشود مرد را از اشتغال به شغل مذکور منع می کند.”
▢شوهر نمیتواند خودسرانه و بدون مجوز، همسر خود را از شغل و حرفهاش منع کند. بهعبارت دیگر شوهر جهت اعمال ممنوعیت باید دادخواست منع اشتغال زوجه به دادگاه خانواده تقدیم کند.
حق اشتغال زن در عقدنامه
از سال ۱۳۶۰ به بعد، در سند ازدواج شروطی به نام شروط ضمن عقد زوجین وجود دارد که زوجین با امضای خود متعهد به اجرای آنها میشوند.
علاوه بر این شروط پیش فرض، هر یک از زوجین میتوانند شرایط و مفاد دیگری را به طور اختیاری به سند اضافه کنند، که در صورت امضا، طرف مقابل نیز متعهد به پایبندی به آن شرایط خواهد بود.
به عنوان مثال، از این شروط میتوان به "حق تحصیل زن"، "حق خروج از کشور برای زن" و همچنین "حق اشتغال زن" اشاره کرد.
بنابراین، یکی از شروط مهم مذکور در سند ازدواج، "حق اشتغال زن در عقدنامه" است.
به همین دلیل، اگر شوهر بخواهد حق اشتغال را به همسر خود بدهد، باید این شرط را در عقدنامه ذکر و امضا کند.
در صورت بروز اختلاف، زوجین میتوانند از مشاوره و راهنمایی یک وکیل مجرب از دفتر حقوقی حقگرا در امور خانواده بهره مند شوند.
حق اشتغال زنان در عقد نکاح
حق اشتغال زن در عقدنامه یکی از مهمترین شروط ضمن عقد محسوب میشود که زن و مرد میتوانند هنگام عقد نکاح آن را در سند ازدواج درج کرده و با امضای آن، به آن متعهد شوند. حق اشتغال زن ضمن عقد نکاح را می توان اینگونه درج نمود که :
" ضمن عقد نکاح شرط شد که زن در اشتغال به هر شغلی که مایل باشد و هر کجا که شرایط آن ایجاب کند، مخیر باشد " . در این صورت، اگر مرد شرط اشتغال زن ضمن عقد نکاح را امضا کند، نمیتواند زن را از اشتغال به کار ممنوع نماید. چرا که امضای این شرط توسط مرد، به معنای پذیرش حق اشتغال زن ضمن عقد نکاح میباشد.
حق اشتغال زوجه در هنگام عقد نکاح عنوان گردد و در شروط هنگام عقدنامه قرار بگیرد، امری لازم الاجرا میباشد و زوج با نظر به آگاهی از این موضوع حق ندارد باعث منع اشتغال زوجه گردد. البته لازم به ذکر است که شغل همسر نبایستی منافی با مصالح خانواده و… باشد.
در چه شرایطی مرد میتواند زن را از اشتغال به کار منع کند؟
برخی از مردها تصور دارند که میتوانند با استناد به ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی، همسر خود را از اشتغال به کار در هر شرایطی منع کنند. به این صورت که این ماده قانونی را دست آویزی برای اعمال برتری و تسلط خود در زندگی قرار میدهند. در صورتی که اینطور نبوده و برای اینکه مرد بتواند همسر خود را از اشتغال منع کند، باید یکی از شرایط زیر وجود داشته باشد:
در صورتی که شغل زن، مصلحت خانوادگی را تحت الشعاع قرار داده و زیر سوال ببرد، مرد این حق را خواهد داشت. برای مثال شاید زن به کار در شرکتهای خدماتی بپردازد و مرد این کار را خلاف صلاح و حیثیت خانواده بداند. در این شرایط مرد میتواند برای منع اشتغال به کار همسر خود اقدام کند.
حالت دوم هم به این صورت است که کار زن، به حیثیت خود او و یا مرد خللی وارد کند. در این شرایط هم مرد میتواند با دادخواست منع اشتغال به کار زوجه، او را از ادامه کار بازدارد.
با توجه به این دو مورد میتوان نتیجه گرفت که هر مردی به هر بهانهای نمیتواند زن خود را از کار به شغلش محروم و منع نماید. این حق در قانون اساسی کشورمان برای تمام مردم، یعنی هم زنان و هم مردان به رسمیت شناخته شده است تا افراد با بهانههای واهی نتوانند مانع کار دیگری شوند.
آیا زن بدون اجازه مرد می تواند سرکار برود؟
تنها در شرایطی زن نمیتواند بدون اجازه مرد، سر کار برود و از حمایت قانونی در این خصوص برخوردار نیست که حق عدم اشتغال زن، در
شروط ضمن عقد، درج شده باشد، زن و مرد، ذیل آن را امضا کنند و ازدواج، با شرط عدم اشتغال زن، تحقق یابد؛
همچنین مرد، پس از ثبت دادخواست صدور حکم منع اشتغال زن و ارائه لایحه دفاعیه منع اشتغال زوجه، اثبات نماید، شغل همسرش، منافی مصالح خانواده، شان مرد یا شان و حیثیت خود زن است و دادگاه، در خصوص منع اشتغال زن، رای قطعی صادر کند.
اگر حق اشتغال ضمن عقد به زوجه داده شده باشد و شغل انتخابی او نیز مخالف اسلام، شان مرد، مصالح خانواده و حیثیت زن نباشد، زن میتواند بدون اجازه مرد، سر کار رفته و اقدام به کسب درآمد از طریق شغل خود نماید و مرد حقی بر منع وی از اشتغال، نخواهد داشت.
با توجه به اینکه ماده 1105 قانون مدنی، ریاست بر خانواده را از خصایص شوهر دانسته و زن را نیز ملزم به تمکین عام و خاص از مرد می داند، این حق برای مرد وجود دارد تا علیه همسر خود، در شرایطی که بدون اذن او سر کار می رود، دعوای الزام به تمکین مطرح کند و از دادگاه، تقاضای صدور حکم مقتضی را داشته باشد. در این شرایط، چنانچه زن، ملزم به تمکین گردد، لکن اقدام به تمکین ننماید و همچنان بدون اذن مرد، سر کار برود، نفقه به وی تعلق نخواهد گرفت.
اجرای منع اشتغال زوجه
مرد میتواند همسرش را از انجام یک شغل مشخص منع کند؛ اما درصورتیکه با وجود مخالفت شوهر، زن بازهم به کار خودش ادامه بدهد، مرد میتواند از طریق وکیل خانواده حقگرا اقدام کند؛ یعنی با تنظیم کردن دادخواست توسط وکیل و ارائه دلایل محکمه پسند، ادعای حقوقی بنماید و برای منع اشتغال همسرش اقدام کند.
پس از تحویل دادخواست منع اشتغال زن به دادگاه، این دادخواست در دادگاه بررسی میشود. مرد یا وکیل شوهر میتوانند دلایل خود را در مورد اینکه شغل خانم مخالف آبروی خانواده یا مصالح آن است ارائه کنند. دادگاه صحبتهای خانم را هم میشنود.
به عنوان مثال، اگر شوهر فرد بیکاری باشد و خانم برای تأمین زندگی خود و فرزندانش ناچار به کاری دون شان خود شده باشد، این مسئله را مطرح میکند. در نهایت حکم صادر شده از طرف دادگاه به خانم اعلام میشود و درصورتیکه خانم از حکم دادگاه سرپیچی کند، این کار عدم تمکین محسوب میشود.
در صورتی که زن همچنان با صدور حکم منع از اشتغال به کار بپردازد، از سوی دادگاه برای او جریمه مستمر در نظر گرفته میشود. در واقع راههایی وجود دارد که از طریق آنها میتوان زن را از ادامه فعالیت و کار در شغلش بازداشت. بنابراین اگر زن در صورت صدور حکم همچنان به کار بپردازد، دادگاه او را ملزم میکند تا زمانی که از کار خود کنارهگیری نکرده است، جریمههایی را در حق همسرش پرداخت نماید!
موارد مورد بررسی برای حکم منع اشتغال
در تعیین اینکه چه شغلی منافی با مصالح خانوادگی است نمیتوان قاعدهای کلی تعیین نمود. همچنین در این زمینه نمیتوان ضابطه خاص و ثابتی را در نظر گرفت و در تشخیص این مسئله باید دو جنبه نوعی و شخصی را در نظر گرفت.
از لحاظ نوعی و عرفی قطعا مشاغلی وجود دارد که با حیثیات هیچ انسان متعارفی سازگار نیست و قانون نیز آنها را به رسمیت نمیشناسد. مانند فالگیری در خیابان یا نظافت ماشینها به صورت دوره گردی. پرداختن هر یک از زوجین بدین گونه مشاغل حق رجوع به دادگاه برای منع قانونی از شغل مذکور را ایجاد میکند.
اما داوری این گونه آسان نیست زمانی که پای جنبه شخصی مسئله به میان میآید عوامل بسیار زیادی در تصمیمگیری دادگاه نقش دارد.
قاضی با نظر به موارد ذیل، شغل زوجه را به لحاظ مغایرت آن با مصلحت زندگی و… بررسی میکند:
●
وضعیت زندگی زوجین
● موقعیت اجتماعی زوج و زوجه
● موقعیت مذهبی و اقتصادی زوجین
● طبقه اجتماعی، مالی و فرهنگی خانواده
● سوابق کاری، محیط زندگی و خانوادگی پیشین هر دو طرف
● شأن زوج و زوجه در میان خانواده و نزدیکان و….
با نظر به این موضوعات و بررسی همه سویه آن، در نتیجه قاضی رای خود را در رابطه با اشتغال زوجه اعلام میکند.
در صورتیکه دلایل منطقی و موجهی مبنی بر عدم صلاحیت اشتغال زوجه از جانب مرد ارائه گردد و قاضی آن را قبول کند، زن دیگر حق اشتغال در حوزه کاری مربوطه را نخواهد داشت. ولی چنانچه دلایل مورد قبول قاضی واقع نشود، زوجه حق دارد به شغل خود ادامه دهد.
نمونه دادخواست منع اشتغال زوجه
خواهان :
اقامتگاه :
شماره ملی :
شماره تماس:
خوانده :خانم
اقامتگاه :
شماره ملی :
شماره تماس:
خواسته:
- منع از اشتغال زوجه
دلایل و مستندات :
۱-رونوشت شناسنامه
۲- رونوشت سند ازدواج
3- رونوشت ابلاغیههای دادگاه به طرفیت خوانده
4-شهادت فرزند مشترک
5- اظهارنامه مبنی بر بازگشت به زندگی مشترک
6-دادنامه الزام به تمکین زوجه
شرح دادخواست
ریاست محترم دادگاه خانواده تهران
با سلام و عرض ادب
به استحضار میرساند: اینجانب ……….(خواهان) درتاریخ ../../… به استناد عقد نامه رسمی شماره …. صادره از دفتر خانه رسمی ازدواج شماره ……..خانم ……( خوانده محترم) را به عقد دائم خود در آوردم. حاصل این ازدواج یک پسر بنام…………..متولد سال…….. میباشد.
- در مورد اشتغال ایشان اولا :با توجه به تمکین مالی اینجانب نیازی به تامین مالی ایشان ندارم ثانیا: با توجه به مطرح شدن پروندههای مدنی مطالبه خسارت در دادگاههای حقوقی از جانب مشتریان ایشان و سایر موارد دیگر ، منافی مصلحت زندگی مشترک و باعث حَرَج اینجانب و گاهی نیز حیثیت خانوادگی را خدشه دار نموده است.
لذا با تقدیم این دادخواست به استناد مواد۱۱۱۴ قانون مدنی و نیز ماده ۱۸ قانون حمایت خانواده ۱۳۵۳ از دادگاه محترم خانواده تقاضای رسیدگی و صدورحکم محکومیت خوانده مبنی بر منع از اشتغال زوجه مورد استدعاست..ضمنا لایحه تکمیلی حضورا در وقت رسیدگی تقدیم میشود.